دیگر از این بدتر نمیشود. احساس مریضی میکنید، نمیتوانید لب به غذا بزنید و نمیدانید که چه احساسی دارید و به چه فکر میکنید. اما فکرتان خیلی مشغول است. یک لحظه خوشحالید و یک لحظه ناراحت، احساس آشفتگی و بی ثباتی میکنید. چه اتفاقی برایتان افتاده است؟ چهار هفتهی اولی است که با شوهر آینده تان قرار ملاقات گذاشته اید.
اولین چیزی که ممکن است قبل از یک قرار ملاقات اتفاق بیفتد، احساس آشفتگی و وحشت است. ممکن است تا به حال برای یافتن مرد ایده آل خود با افراد زیادی قرار ملاقات داشته باشید، اما هر بار این احساس رخ میدهد. بعد از قرار، با اینکه همه چیز عالی و خوشایند بوده باز ممکن است دچار این احساس شوید، چون اینجاست که مجبور میشوید در مورد این موقعیت و فرد مزبور کمی فکر کنید. باید تصمیم بگیرید که آیا میخواهید با این فرد ادامه دهید یا اینکه همه ی وعده هایی را که شب گذشته با طرف داشته اید را امروز صبح فراموش کرده اید و نمیخواهید ادامه دهید. این مسئله برای همه ی ما اتفاق میافتد. همه ی ما در چنین موقعیت هایی احساس آشفتگی میکنیم.
برای بسیاری از افراد، روز های بعد از قرار روزهای فوق العاده ای هستند. احساس جذابیت و علاقه میکنید و احساس میکنید که کسی هست که دوستتان میدارد و برایش جذابیت دارید. اما ممکن است در قرار دوم به این نتیجه برسید که کاملاً در اشتباه بوده اید و احساستان درست نبوده است. پس از اتمام قرار ملاقات دوم، باز احساس فوق العاده ای به شما دست میدهد چون این بار دیگر آزمایشی واقعی بوده است و یکدیگر را دقیق تر مورد بررسی قرار داده اید. وفاداریها،قوه ی تعقلتان و جنبه های دیگر شخصیتیتان مورد آزمایش قرار میگیرد. تا این مرحله شما نباید هیچگونه رابطه ی فیزیکی با فرد داشته باشید.
بعد از قرار ملاقات دوم اگر واقعاً به این فرد علاقه مند شده باشید، احساس اضطراب و نگرانی خواهید داشت، نگرانی برای از دست دادن این فرد. یا ممکن است این نگرانی به خاطر این باشد که فکر میکنید برای علاقه مند شدن عجله کرده اید و دوست دارید که از این مسئله خلاص شوید. اینجاست که ممکن است یک آینده ی ایدآل، دچار فاجعه و مصیبت شود. دست از نگران بودن بردارید و بگذارید که زندگی مسیر همیشگی اش را طی کند. خونسردیتان را حفظ کنید، هیچ جای نگرانی نیست. و در هیچ کار هم عجله نکنید.
از طرف دیگر ممکن است هنوز مطمئن نشده باشید که با این فرد صمیمیت برقرار کنید یا خیر، اما باز هم نگران نباشید. جذابیت روزهای اول آشنایی با یک فرد در همین است. در یک رابطه ی طولانی مدت، این روزها دیگر تکرار نمیشوند، پس سعی کنید که تا میتوانید از این جو لذت ببرید. لزومی ندارد که یک رابطه ی جدیدی حتماً به ازدواج ختم شود. دقت داشته باشید که این قرار های ملاقات برای آشنایی شما با این فرد برای این ترتیب داده شده تا شما ضمن آشنایی بیشتر با فرد مورد نظر به این نتیجه برسید که آیا این فرد همسفر خوبی برای آینده شما میتواند باشد یا نه؟ دیگر چنین طرز فکری نداشته باشید و از قرارهایتان نهایت لذت را ببرید.
تردیدهای زیادی در روزهای اول آشنایی وجود دارد، مثل اولین برخورد، اینکه سر قرار بروید یا نه، اینکه تلفن کنید یا نه، چه میشود اگر او سر موقع به شما تلفن نکند و...همینطور جلو میرود و هر روز تردیدها و دوراهی های جدیدی برایتان پیش میآید مثل اینکه، او را برای صرف قهوه دعوت کنید یا نه، اینکه با او به سینما بروید یا نه، اگر احساستان نسبت به او بیشتر شد چه کنید و....باز هم چیزی که به شما کمک میکند تغییر طرز فکرتان است، باید بگذارید زندگی روال عادی خود را طی کند، نباید نگرانی در مورد چیزی به خودتان راه دهید. شما زندگی همیشگیتان را داشته باشید، سر موقع همیشگی به باشگاه بروید، کارهایتان را انجام دهید و نگذارید که زندگیتان از مسیرش منحرف شود.
وقتی دیر به دیر قرار ملاقات داشته باشید، آن انرژی لازم برای پیشبرد یک رابطه وجود نخواهد داشت. باید از همه فرصت هایتان استفاده کنید و با فرد مورد نظر بگذرانید. اگر فردی را واقعاً دوست داشته باشید، طبیعتاً میخواهید همیشه با او باشید تا بتوانید او را بیشتر بشناسید و عاشقش شوید. برای این منظور باید قرار ملاقات هایتان را بیشتر کنید تا صمیمیت بین شما بیشتر شود و گرنه فقط وقتتان را تلف کرده اید.
اولین چهار هفته زمان مهمی است چون در این دوران است که همدیگر را خواهید شناخت. اگر بتوانید این دوران را به خوبی پشت سر بگذارید، حتماً خواهید توانست رابطه ی محکمی ایجاد کنید. به عقیدهی من از هر گونه رابطه و برخورد خارج از چهر چوب معمول در این دوران و تا قبل از ازدواج خودداری کنید. این دوران فقط دوران آشنایی است و اینکه ببینید از هر لحاظ با هم سازگاری دارید یا خیر. دوران پر خاطره ای خواهد بود، پس سعی کنید بهترین استفاده را ازاین دوران ببرید.
ممکن است احساس بی ثباتی و آشفتگی کنید، اما همه ی ما وقتی به گذشته نگاه میکنیم تا ببینیم عاشق شدنمان چه روندی داشته است، یاد چهار هفته ی اول آشنایی میافتیم. سعی کنید این چهار هفته را به قشنگ ترین حالت ممکن بگذرانید .
منبع:mosalman.net
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
وقتی مردی شما را بخواهد آنچه قبل از ازدواج باید بدانید برای ازدواج هدف داشته باشید آمادگی مردان برای ازدواج تعریف ازدواج زنانی که از ازدواج می ترسند
قلب انسان، در هر سنی که باشد، رو به قلبی که به روی او باز میشود، باز میشود
«قلب انسان، در هر سنی که باشد، رو به قلبی که به روی او باز میشود، باز میشود.» – ماریا اِجوورث (Maria Edgeworth)
عشق بعنوان موضوع همگانی بشر، یا تقریباً همگانی تعریف میشود و با تجربیات شدید احساسی مثل افزایش انرژی، شادی، فکر کردن وسواسی به معشوق، احساس وابستگی و عطش همراه است. وقتی آدمها عاشق میشوند احساس میکنند معنی زندگی برایشان آشکار شده است. معمولاً میگویند احساس کامل بودن میکنند، انگار زندگیشان هیچ کم و کسری ندارد. امیلی برونته این را به زیبایی در بلندیهای بادگیر تصویر میکند: «من هیثکلیف هستم. همیشه به او فکر میکنم. نه بعنوان لذت، همیشه از خودم هم لذت میبرم. بلکه بعنوان وجود خودم.» هنر پیوسته در تلاش برای توصیف و درک عشق بوده است. کتاب عشق سالهای وبا اثر گابریل گارسیا مارکز نمونهای از داستانی است که قدرت عشق بادوام را نشان میدهد، زوجی که در جوانی عاشق هم بودند در میانسالی هر کدام زندگی خودشان را پیش میبرند و در پیری دوباره به آغوش هم برمیگردند.
از دیدگاه علم روانشناسی، روابط با کیفیت از هر نوع ازجمله روابط عاشقانه باکیفیت تاثیری شگرف بر سلامت جسمی و روانی افراد دارد. ولی، کیفیت روابط عاشقانه خیلی مهم است و میتواند شکننده باشد و سوالاتی باید پرسیده شود. چه چیز باعث دوام یک رابطه عاشقانه میشود؟ و در طول زندگی عشق چطور تغییر میکند؟
یک تحقیق که توسط تاکر و آرون (Tucker and Aoron) در سال ۱۹۹۳ انجام گرفت نشان میدهد که رضایت زناشویی در زوجهایی که به تازگی ازدواج کردهاند بالاتر بوده، در میانسالی کاهش یافته و در پیری دوباره بالا میرود. پستی و بلندیهای این رضایت زناشویی با مراحل مختلف زندگی جور است. بعنوان مثال، دوران میانسالی بخاطر تعهداتی مثل کار، مراقبت از بچهها، استرسهای مالی و نگهداری از والدین سالخورده دورهای بسیار پراسترس برای زوجهاست. ولی سنین بالاتر هم خالی از مشکل نیست و افراد با تغییراتی مثل بازنشستگی، آشیانه خالی و مشکلات جسمانی روبهرو میشوند.
در تحقیق دیگری روابط بین عناصر موفقیت روابط عاشقانه در افراد جوانتر و پیرتر ارزیابی شد. نتایج این تحقیق اعجابانگیز بود. ۵ عنصر مهم روابط عاشقانه برای افراد در سنین بالاتر صداقت، ارتباط، همراهی، احترام و گرایش مثبت بوده است درحالیکه ۵ عنصر مهم روابط عاشقانه جوانترها عشق، ارتباط، اعتماد، جذابیت و تفاهم بوده است.
صداقت مهمترین عنصر اساسی موفقیت در روابط افراد سنین بالاتر بوده است
شایانذکر است که صداقت مهمترین عنصر اساسی موفقیت در روابط افراد سنین بالاتر بوده است ولی در زوجهای سنین پایینتر جزو عناصر موفقیت در روابط قلمداد نشده است. افراد مسن، صداقت را قابلیت تکیه کردن به همدیگر به طریقی صادقانه تعریف میکنند. صداقت موضوع جالبی است زیرا شامل افشای خود و ریسکهایی که فرد را در موقعیتهای آسیبپذیر قرار میدهد و بااینحال توانایی داشتن صداقت به طریقی باملاحظه، بااعتماد و حساس میتواند سطح عمیقتری از صمیمیت در رابطه ایجاد کند. علاوه بر این، تحقیقات نشان داده است که اعتمادبهنفس و پذیرشخود با بالا رفتن سن بیشتر میشود و افراد بیشتر خود واقعیشان هستند تا چیزی بین خود واقعی و خود ایدآلشان. این امکان وجود دارد که میزان تجربه در افراد سالخورده این تحقیق با بالا رفتن سن بیشتر شده و آنها بر همین اساس صداقت را عامل بسیار مهمی برای موفقیت روابط عاشقانه در طولانیمدت معرفی کردهاند. برای جوانترها اعتماد و ارتباط محرکهای اساسی موفقیت روابط بوده است. آنها اعتماد را «قابلیت تکیه کردن به همدیگر و حمایت از هم» و «وفادار بودن به همدیگر» توصیف کردهاند.
جالب است بدانید که افراد سالخورده دین را هم یکی از عناصر موفقیت روابط برشمردهاند. آنها باور داشتند که داشتن اعتقادات مذهبی یکسان پایه و اساسی برای رابطه آنها ایجاد کرده است. این عنصر برای قشر جوان جزو عناصر موفقیت روابط تعریف نشده است. قابل ذکر است که تغییرات قابلتوجهی در سالهای اخیر در باورها و اعمال مذهبی افراد ایجاد شده است.دلیل این تفاوت نظر بین قشر جوان و سالخورده ممکن است همین مسئله باشد.
کارهای اجتماعی هم یکی از عناصر مهم برای افراد سالخورده بوده است. برای آنها این فعالیت اجتماعی بیرون رفتن دو نفره و همچنین تنهایی را شامل میشده است. در این دوران، شبکه اجتماعی افراد محدودتر میشود ولی افراد سالخورده معمولاً بیشتر از معاشرت با دوستان و همسایگان خود لذت میبرند و این مسئله به صمیمیت بین دو زوج هم کمک میکند.
زوجهای جوانتر بر اهمیت جذابیت و تفاهم تاکید داشتند درحالیکه زوجهای سالخورده بر معاشرتهای اجتماعی، اعتماد و احترام. این یافتهها با چیزی که ما درمورد پیشرفت روابط عاشقانه میدانیم جور درمیاید. در جوامع غربی حس عشق و شوری که در اوایل روابط وجود دارد به مرور زمان تغییر کرده و به حس دوست داشتن، تعهد و دوستی تبدیل میشود. به همین دلیل عواملی مثل جذابیت دیگر برای افراد سالخورده اهمیت چندانی نخواهد داشت زیرا آنها به درک کاملتری از موفقیت روابط در زندگی دست پیدا کردهاند.
ما در دوران تغییرات آماری شگرف هستیم. براساس آمار، جمعیت افراد سالخورده از سال ۱۹۵۰ سهبرابر شده است و طی چهل سال آینده باز سهبرابر خواهد شد. ازآنجا که روابط عاشقانه موفق تاثیر مثبتی بر سلامت جسمی و روحی افراد دارد، اینکه دانستن اینکه میتوان رابطهای موفق داشت، فواید زیادی برای جمعیت سالخورده خواهد داشت. تحقیقات دیگری در این زمینه از زوجدرمانی و یک نظریه طولعمر جدید از موفقیت روابط خبر میدهد. جان گاتمن و همکارانش تلاشهای زیادی در این راستا انجام دادهاند و سعی نمودهاند این تحقیق را به زمینه بالینی بکشانند تا به زوجهایی که مشکل دارند کمک شود.
ما باور داریم که تحقیقات بیشتر در این زمینه یافتههای تحقیقات قبلی را تایید کرده و بینشی جدید درمورد طبیعت روابط عاشقانه در جوانها و سالخوردهها فراهم میکند.
منبع: مردمان