فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

ویژگی های افرادی که ازدواج سالمی داشته اند چیست؟



 

ازدواج سالم

 

به دقت مشکلات و مسائلی که برایشان پیش می‌آید را بررسی می کنند، معایب و مزایای همه انتخاب‌ها را در نظر می گیرند. سعی نمی کنند درمورد مسائل مهم رابطه‌شان، با عجله نتیجه‌گیری کنند.

 

جامعه‌شناسان و روانشناسان ویژگی‌ها و مهارت‌هایی را برای کسانی که می‌توانند روابطی موفق و رضایت‌‌بخش داشته باشند، مشخص کردند:

 

1 - فلسفه‌ای سالم از زندگی با ایدآل‌های مشخص دارند.

 

2 - دوستی، احترام ، عشق بین آنها هر روز بیشتر می شود.

 

3 - علایق و فعالیت‌های مشترک زیادی دارند.

 

4 - از همراهی یکدیگر لذت می برند.

 

5 - اعتماد پذیر هستند و می توانند اعتماد کنند، صادق و در عین حال موقعیت‌شناس هستند.

 

6 - به یکدیگر وابسته اند.

 

7 - از موفقیت‌های همدیگر احساس غرور کرده و همدیگر را از ته دل تحسین می کنند.

 

8 - به کار یکدیگر علاقه‌مند بوده و به آن احترام می گذارند.

 

9 - در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت می کنند.

 

10 - سعی می کنند کارهای خسته‌ کننده‌ و یکنواختی مثل کارهای خانه را با هم تقسیم کرده و آن را برای هم جذاب کنند.

 

11 - امید و آرزوهایی واقعبینانه مرتبط با اهدافی قابل دستیابی دارند.

 

12 - مسئولیت تصمیمات و رفتارهای خود را می پذیرند.

 

13 - اگر لازمه رسیدن به اهدافشان ادامه تحصیل است، صبورانه ازدواجشان را برای این منظور عقب می ندازند.

 

14 - مشکلات را چالش‌هایی می بینند که باید بر آن فائق آیند.

 

15 - قبل از تصمیم‌گیری نهایی برای انتخاب همسر، حداقل سه مورد دیگر را نیز بررسی و به طرق غیر مخرب بر هم خوردن روابط را تجربه کرده اند.

 

16 - می توانند با وضعیت مالی موجود خود زندگی کنند.

 

17 - از ضعف‌های خود مطلع بوده و برای تغییر تلاش موثر نشان می دهند.

 

18 - از انتقاد به طور هوشمندانه‌ای استفاده می کنند اما تعادل را اینطور برقرار می کنند که تحسین‌ها بیشتر از انتقادات باشد.

 

19 - انسان‌هایی « واقعی » هستند.

 

20 - می دانند که روابط رو به رشد به افراد کمک می‌کند به خود مطمئن‌تر شوند.

 

21 - در فعالیت‌های سالم فیزیکی شرکت می کنند – خوب غذا می خورند، ورزش می کنند و به اندازه کافی می خوابند.

 

22 - کمتر از طعنه و کنایه استفاده می کنند، کمتر غر می زنند و شکایت می کنند.

 

23 - از حرف زدن و گوش دادن به هم لذت می برند، حتی اگر در مورد موضوعاتی باشد که باهم اختلاف‌ نظر دارند.

 

24 - عشق‌شان جنون‌آمیز و عجله‌ای نیست (بیش از ۶۰ درصد از طلاق‌های زود هنگام به علت ازدواج عجله‌ای است که در آن زوج بسیار جوان بوده، آشنایی زیادی با هم نداشته و مدت زمان نامزدی کوتاه بوده است).

 

25 - همدل هستند و برای برآوردن نیازهای همدیگر تلاش می کنند.

 

26 - با هم فرار نکرده اند (۸۰ درصد زوج‌هایی که با هم فرار می‌کنند، طلاق می‌گیرند).

 

27 - به همان اندازه که دوست دارند در رابطه دریافت‌ کننده باشند، دهنده هستند.

 

28 - از دوران نامزدی خود برای آشنایی کامل و رشد هر چه بیشتر عشق شان استفاده می کنند.

 

29 - به دقت مشکلات و مسائلی که برایشان پیش می‌آید را بررسی می کنند، معایب و مزایای همه انتخاب‌ها را در نظر می گیرند. سعی نمی کنند درمورد مسائل مهم رابطه‌شان، با عجله نتیجه‌گیری کنند.

 

30 - با احترام و محبت ازدواج می کنند نه از روی دلسوزی.

 

31 - خانواده‌های همدیگر را با وجود اشکالاتشان، دوست دارند.

 

32 - در طول دوران نامزدی درمورد مسائل مختلف جنسی بحث می کنند.

 

33 - از شوخی و شوخ‌ طبعی به صورتی درست و غیر مخرب استفاده می کنند.

 

34 - از میزان محبت ارائه شده در رابطه‌شان راضی هستند.

 

35 - سعی می کنند خصوصیات اخلاقی که برای همسرشان آزار دهنده است را تغییر داده و اصلاح کنند.

 

36 - سعی نمی کنند بیش از حد به اشتباهات گذشته بپردازند، نگاهشان به آینده است تا چنین مواردی دیگر پیش نیاید.

 

37 - قدرت بخشیدن دارند و از طرف همسرشان نیز بخشوده می شوند.

منبع : mardoman.net

  



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

پاسخ شمابه سؤالات نامزدتان چگونه است؟ آمادگی مردان برای ازدواج آنچه قبل از ازدواج باید بدانید اگر به دنبال شریک ازدواج هستید برای دخترخانم‌ها قبل ازبرقراری ارتباط تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه

اول خودشناسی بعد ازدواج



 

 

اول خودشناسی بعد ازدواج

 

شاید برای موفقیت افراد در ازدواج هزاران دلیل وجود داشته باشد، اما یکی از دلایل مهم و در واقع پیش‌نیاز موفقیت، خودشناسی یا خودآگاهی است.


خودشناسی راز ساده و مهم زوج های خوشبختی است که مسیر رسیدن به تکامل و سعادتمندی را از درون خود شروع کرده اند و پایه های آرامش و عشق را با خودشناسی گذاشته اند.

 

با توجه به اهمیت خودآگاهی، می توان به چند مورد از کاربردهای آن در ازدواج و زندگی اشاره کرد

 

1- هوش: یکی از عواملی که به داشتن زندگی سعادتمند کمک می کند مسئله هوش است. در هنگام خودشناسی فرد باید از میزان هوش خود آگاهی کامل داشته باشد و این مسئله را در انتخاب همسر ملاک قرار دهد.

 

به بیان دیگر دختر و پسری که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند باید از نظر تفکر و هوش با یکدیگر هم ‌طراز باشند تا در زندگی مشترکشان موفق تر باشند.

 

مثلاً کسانی که از نظر هوشی ضعیف هستند مسائل را به راحتی نمی فهمند و باید با کلی تمهیدات مسائل را به آنان فهماند. در حالی که افراد باهوش حتی با یک اشاره کوچک خیلی خوب می فهمند و با رمز و اشاره نیز آشنا هستند.

 

2- سلامتی جسمانی و روانی: یکی دیگر از ابعاد خود شناسی مسئله سلامتی است که از نظر جسمانی و روانی باید مورد بررسی قرار گیرد. شناسایی مشکلات روحی و روانی شامل افسردگی، وسواس عملی و فکری، سوءظن و... می‌باشد و مشکلات جسمی مثل معلولیت های ذهنی و جسمی، ایدز، سوختگی، سل و... در امر ازدواج بسیار مهم هستند. افراد باید از سلامت جسمی، روحی و روا‌نی خود آگاه بوده و بدا‌نند که در چه وضعیتی قرار دارند تا در انتخاب همسر و زندگی مشترک با مشکل مواجه نشوند.

 

3- اعتقادی مذهبی: بعد دیگر خودشناسی در امر ازدواج، شناخت خود از نظر اعتقادات مذهبی است. یعنی فرد باید خود را در زمینه اعتقادات کامل بشناسد و تعریف دقیق و جزئی از موارد اعتقادی خود داشته باشد و حتی این مسئله را هم مورد بررسی قرار دهد که میزان و درجه تقید و ایمانش به آن اعتقادات تا چه حدی است. به عبارت دیگر خود را از لحاظ پایبندی به اعتقادات مذهبی مورد ارزیابی قرار دهد، زیرا این مسئله در ازدواج اهمیت فراوانی دارد و افراد در ازدواج باید، در کلیات و جزئیات مسائل اعتقادی هم‌طراز و یا به هم نزدیک باشند. در غیر این‌صورت احتمال تداوم این زندگی بسیار کم است.

 

4- تحصیلات : یکی از عوامل دیگر خود‌شناسی تحصیل و میزان تحصیلات و هدف انسان از تحصیل است. چه بسا افرادی که دارای مدرک تحصیلی بالایی نیستند ولی از نظر سطح دانایی در رده بالایی قرار دارند. با این وجود میزان تحصیلات بر توقعات فرد تاثیر می گذارد و بعضاً مشاهده شده که همسطح نبودن افراد در تحصیلات باعث عدم تفاهم در میان آنها گردیده است. لذا باید در این زمینه نیز میان زن و مرد تعادل برقرار گردد.

 

5- اقتصادی : یکی دیگر از ابعاد خودشناسی در امر ازدواج امور اقتصادی وسبک زندگی است که شامل سطح مالی فرد، شغل فرد، مسکن، هزینه های رفاهی و معیشتی، وسایل زندگی و غیره می باشد . این امور به نوبه خود در زندگی نقش مهمی دارند که وجود یا عدم وجود و یا کمبود آنها می تواند مشکل ساز باشد. لذا باید در انتخاب همسر مسئله اختلاف سطح اقتصادی، میزان سازگاری فرد با انواع شرایط اقتصادی مورد بررسی قرار گیرد .

 

به طور کلی فرد باید در امر خودشناسی قبل از ازدواج و شناسایی مسائل اقتصادی خود، این موارد را مدنظر قرارداده و همسری متناسب با شرایط خود انتخاب کند، مثلاً میزان رفاه اقتصادی خود و خانواده، نوع فعالیت‌های اقتصادی که انجام می دهد، در مورد پس انداز کردن، که آیا با پس انداز موافق است یا نه؟ و یا این که پس انداز دارد یا نه؟ صرفه جو و یا ولخرج بودن و تعریف این شخص از این دو. میزان قدرت تطبیق خود با شرایط مالی متوسط و یا پایین و... خود را مشخص کند و بر طبق این شرایط به انتخاب همسر بپردازد.

 

6- اخلاقی : مشخص کردن خصوصیات اخلاقی خوب و پسندیده در مقابل خصوصیات ناپسند می‌تواند نقش مهمی در خودشناسی داشته باشد. زیرا اخلاق نیکی چون عفت، نجابت، وظیفه شناسی، خوش زبانی، پاکیزگی، بردباری، کم توقعی و... از مزایای واقعی یک فرد می باشند و در موقع انتخاب همسر باید در خود و فرد مقابل مورد توجه و ارزیابی قرار گیرند.

 

7- ظاهر: نقش ظاهر فرد همچون قد، وزن، رنگ پوست، اندام و زیبایی در شناخت خود و انتخاب همسر خالی از اهمیت نمی باشد. شناخت فرد از عقیده اش نسبت به این قضیه نیز کاملاً مهم است. یعنی افراد باید بداند که معیار ظاهر برای آنها در چه درجه ای از اهمیت قرار دارد و بر طبق این شناخت به انتخاب همسر بپردازند تا در آینده خود و دیگران را به خاطر عدم توجه به این موضوع سرزنش نکنند.

 

8- فرهنگی: ارزش، هنجار، باور، اخلاقیات، عادات، آداب و رسوم، نحوه زندگی، خانوادگی، مراسم، آئین ها ، سلایق، الگوها، معاشرت ها، نحوه برقراری ارتباطات، اعتقادات و... همگی اجزای تشکیل دهنده فرهنگ هستند و فرد باید در خودشناسی قبل از ازدواج و حتی در انتخاب همسر، تفاهم و نزدیکی در این موارد را مورد توجه قرار دهد.


9- خانواده: ازآنجا که رشد انسان در تمامی ابعاد وجود در خانواده شکل می‌گیرد، شناخت خانواده در راستای شناخت خود بسیار حائز اهمیت است. افراد می‌توانند با استفاده از این روش هم به خودشناسی دست یابند و هم در ‌انتخاب همسر از آن استفاده کنند. یقیناً ما با فردی که درخانواده ای با ویژگی های مشابه با خانواده خودمان زندگی کرده، راحت تر و موفق تر خواهیم بود. مثلاً میزان تشابه خانواده ها در

 

- تعداد اعضای خانواده

 

- نگرش مذهبی، اجتماعی و سیاسی

 

- فرهنگ و اخلاقیات

 

- میزان پایندی به زندگی زناشویی و...

 

10- سلیقه ها: یکی از مواردی که در رابطه با خودشناسی باید مورد بررسی قرار گیرد، سلیقه می باشد. به طوری که شخص باید ابتدا سلیقه های خود را در زمینه های گوناگون مثلاً سلیقه در لباس پوشیدن، انتخاب رنگ، غذا و... برای خود مشخص نماید تا در هنگام انتخاب همسر با بررسی و ارزیابی سلیقه های خود و فرد مقابل به تفاهم یا عدم تفاهم شان در این زمینه ها پی ببرد.

 

11- سیاسی: فرد باید در زندگی از نظر سیاسی جهت گیری خود را مشخص نموده و میزان وابستگی به مسائل سیاسی و میزان تاثیرگذاری این چنین مسائل را در زندگی خود مشخص نماید و در انتخاب همسر این همسویی سیاسی را مورد توجه قرار دهد تا بعضاً از این نظر دچار مشکل نشوند.

منبع: تبیان



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه رابطه دختر و پسر آنچه قبل از ازدواج باید بدانید برای ازدواج هدف داشته باشید خانمها به دنبال چه مردانی هستند؟ نمونه رفتارهایی که باعث اختلاف میشود

سخت گیری های والدین برای ازدواج



قبل از ازدواج

ازدواج، یکی از شخصی ترین موضوعات در زندگی هر شخصی است‎

 

ازدواج، یکی از شخصی ترین موضوعات در زندگی هر شخصی است. ازدواج به هم پیوستگی یک زن و مرد و ادای وظیفه ی طبیعی و حتمی برای انسان ها است که اندیشه ی خالق جهان به منظور استمرار موجودیت و بقای نسل بشر به عهده زن و مرد گذارده است که آن ها با انجام این عمل هم نیازهای جسمانی و عاطفی خود را رفع می کنند و هم خلأ موجود در وجودشان را پر می سازند و هم سهم خویش را در تشکیل جامعه با تولید نسل و تربیت آن ها ادا می کنند. لذا  اگر مرد و یا زنی در مراحل حیات خود از انجام این تکلیف طبیعی سرباز زند ، سلامتی جسمی و سعادت روحی خویش را مختل ساخته است.


از دگر سو، ازدواج به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات خانوادگی باید در قالب و چارچوب خاص خود قرار گیرد .افراد در صورتی می توانند در زمینه ازدواج تصمیم درست بگیرند که از کمک و مساعدت والدین خود نیز بهره ببرند.


تعامل سازنده والدین و فرزندان
بهره گیری درست از راهنمایی های والدین زمانی رخ می دهد که هم والدین توانایی ارایه یک نقشه راه شایسته را داشته باشند و هم جوان پذیرای این راهنمایی ها باشد و الا در جایی که والدین راهنمای خوبی نیستند و فرزندان نیز تعامل خوب و مثبتی با والدین خود ندارد، ارشاد و راهنمایی والدین راه به جایی نخواهد برد.


لذا ضرورت دارد که یک جوان با خانواده خود ارتباط خوب و اثر بخش داشته باشد.اگر این اتفاق بیفتد فرزندان می توانند تصمیم درستی در این امر بگیرند. برای این منظور لازم است که :
- زمانی که با فرزند خود صحبت می کنند خوب به حرفهای وی گوش دهند و حرف دل فرزند خود آگاه شوند.
-   سعی کنند دنیا را از دید فرزند خود درک کنند و این کار را به خوبی انجام دهند و در این مرحله با فرزند خود همراهی کنید.
-  والدین سعی کنند آنچه را که شنیده اند اعتبار ببخشند و نسبت به او درک هم دلانه نشان دهند.
زمانی که چنین رابطه ای بین والدین و فرزند ایجاد می شود ، فرزندان به والدین خود اعتماد می کنند و از انها راهنمایی می گیرند.


تعیین تکلیف ممنوع!
یک نکته مهم که باید مد نظر قرار گیرد این است که والدین به هیچ عنوان نباید تعیین تکلیف کنند و لذا  ضرورت دارد در این برهه زمانی فقط پیشنهاد خود را بیان کنند . اما مشکل از آنجا شروع می شود که در امر انتخاب همسر، والدین پا را فراتر گذاشته و در جریان انتخاب همسر و در ادامه جریانات ازدواج، گوی سبقت را از جوانان ربوده و در کوچکترین مساله ای نظارت می کنند و فرصت نظر دادن و پرداختن دو جوان به مساله مزبور را می گیرند.


همین سبک رفتاری باعث می شود که به مرور والدین دو طرف گاه به شدت درگیر ماجرا شده و در ادامه یا جریان ازدواج منتفی می شود و یا اینکه ازدواج دو جوان، با مجموعه ای از  دلخوری ها صورت می گیرد.

 

سرگردانی شیوا و فرهاد
شیوا و فرهاد دو سال است که در جریان شناخت قبل از ازدواج هستند و دوران نامزدی را سپری می کنند. آنها از ادامه دار شدن زیاد دوران نامزدی به ستوه آمده ند. در حقیقت والدین دو طرف با اشکال تراشیهای زیاد، سنگ اندازیها و بداخلاقی هایی که با یکدیگر می کنند اجازه نمی دهند رابطه این دو به عقد منجر شود.


الان هم هر دو خانواده قهر هستند و این دو جوان عاشق،  سرگردان و مستاصل مانده اند.
والدین شیوا در مورد کار فرهاد ابراز نگرانی می کنند و بیان می کنند چون فرهاد کارش قراردادی است باید پشتوانه ای از طرف خانواده پسر ارایه شود تا رضایت به این ازدواج دهند مثلا ملکی به نام شیوا شود.


خانواده فرهاد هم معتقدند که پشتوانه فرهاد مهارت و تحصیلات وی است و حتی اگر کارش را از دست بدهد ان قدر توانایی دارد که یک زندگی را اداره کند. و به بیشتر از 14 سکه برای مهریه رضایت نمی دهند.خانواده داماد معتقد است چون مسکن فرهاد را قرار است مهیا کنند لذا تمام هدایای جمع اوری شده باید به دست انها برسد از طرف دیگر خانواده شیوا اصرار دارند که چهار قلم از وسایل برقی جهیزیه را خانواده فرهاد باید تامین کنند و ..


خلاصه تمام رابطه این  دو خانواده بر سر مسایل این چنینی تیره و تار شده و دو جوان سرگردان مانده اند که عاقبت این ازدواج چه می شود در حالی که این مسایل، دغدغه اصلی خود شیوا و فرهاد نمی باشد...

 

شناخت قبل از ازدواج

افراد در صورتی می توانند در ازدواج تصمیم درست بگیرند که از کمک والدین خود نیز بهره ببرند

 

چقدر خودرایی در ازدواج لازم است؟
بهره گیری درست از راهنمایی های والدین زمانی رخ می دهد که هم والدین توانایی ارایه یک نقشه راه شایسته را داشته باشند و هم جوان پذیرای این راهنمایی ها باشد

البته خود رای بودن و عدم دخالت دادن والدین و بزرگترهای فامیل در انتخاب همسر احتمال انتخاب نامناسب را افزایش می دهد چرا که جوانان ممکن است وجوه مشترکی را که باید بین جوانان و خانواده ها حاکم باشد از سوی آنها درنظر گرفته نشود اما وقتی دخالت والدین دو طرف از حد بگذرد نه تنها باعث موفقیت در ازدواج و شناخت دقیق طرفین از یکدیگر نمی گردد بلکه خود یکی از موانع مهم و جدی در ازدواج جوانان امروزی شده است.البته از دگر سو دخالت در صورت قانع کردن فرزند، بدون هیچ امر و نهی ای، به گونه ای که به فرزند آرامش دهد تا بتواند به درستی تصمیم گیری کند، چنین دخالتی اشکالی نخواهد داشت.


شیوا و فرهاد چه می توانند بکنند؟
به نظر می رسد شیوا  فرهاد با بزرگترین مشکلی که در حال حاضرمواجه شده اند، نفوذ ناپذیر دانستن والدین خود در موافقت آنها با ازدواج است؛ البته این بدان دلیل است که این دو نسبت به قدرت شگرف خود در اثر گذاری بر والدین خود آگاهی ندارند؛ زیرا والدین به شدت به فرزندان خود علاقه دارند وآنها  می توانند با استفاده از راهکارهایی، چه از راه علاقه و چه از راه ترس، نظر والدین خود را برای ازدواج جلب کنند.


از این رو آنها می توانند:
-  سعی کنند تا اطمینان والدین را نسبت به داشتن صلاحیت و توان پذیرش مسئولیت زندگی جلب کنند.
-  عقیده خود را در مورد نادرستی تأخیر ازدواج به والدین اعلام کنند.
-  می توانند به صورت غیر مستقیم؛ مانند ابراز ناراحتی و افسردگی به خاطر تنهایی، نارضایتی خود در تاخیر ازدواجشان را آشکار نمایند.
- می توانند بر یکی از والدین اثر گذاشته و او را به سراغ دیگری فرستاد.
- می توانند از دیگر اعضای خانواده مانند خواهر، برادر و یا بزرگان فامیل که می توانند بر والدین تاثیرگذار باشند، کمک گرفته و جلب واسطه کنند.


نکته بسیار مهمی که به فرهاد و شیوا توصیه می شود این است که سعی کنند تا از حرف زدن والدین شان بر آشفته نشوند و  به جای بر آشفتگی، باید درست برخورد کنند تا فرصت برای تبادل نظر منطقی و حل مساله ایجاد گردد.

والدین همواره باید به یاد داشته باشند که:
خانواده اولین و مهم ترین پایه گذار شخصیتی و معیارهای فکری فرزندان می باشد و نقش حیاتی در تعیین سرنوشت، سبک و خط مشی زندگی آتی آنان دارد. پسران و دختران برای درک بهتر و بیشتر و آشنایی با محیط پیرامون و از همه مهمتر انتخاب درست همسر، نیاز به راهنمایی و آگاهی والدین خود  دارند.


اما والدین نیزباید بدانند که انعطاف پذیری یکی از ویژگی های مهم برای ایجاد سازگاری بیشتر در جهت حفظ و پیشبرد یک ازدواج موفق است. بنابراین با چشم پوشی و نرمش نسبت به برخی مسایل خصوصا موضوعات جانبی که بیشتر با مادیات مرتبط است، نه تنها می توانند از تنش های بی دلیل پیشگیری کنند، بلکه گامی محکم و اساسی در راستای تحکیم بنیان های خانوادگی فرزندان خود بردارند.


منبع: تبیان

 



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

برای ازدواج هدف داشته باشید تعریف ازدواج زنانی که از ازدواج می ترسند قبل از ازدواج در مورد مادیات هم صحبت کنید وقتی مردی شما را بخواهد آمادگی مردان برای ازدواج

چرا پسر مرد علاقه تان از ازدواج با شما منصرف شده است؟



ازدواج با پسر مورد علاقه

برای یک ازدواج موفق باید عاقلانه تصمیم بگیرید.

 

ازدواج یکی از مهم ترین مراحل در زندگی هر شخصی است. برای یک ازدواج موفق باید عاقلانه تصمیم بگیرید. اگر شما هم در شرایطی قرار گرفته اید که پسر مورد علاقه تان از ازدواج با شما منصرف شده است ممکن است به یکی از دلایل زیر باشد.

برخی از دختران مجردی که می‌خواهند خانه و زندگی خودشان را تشکیل دهند و با مردی که دوستش دارند زیر یک سقف زندگی کنند، می‌گویند مردها از ازدواج فراری‌اند. برای ازدواج با مرد مورد علاقه‌تان باید ببینید چه چیزی در مغزش می‌گذرد؟

مسایل و مشکلات مالی، مشکل بیکاری یا برخوردار نبودن از امنیت شغلی، شرایط نامناسب مسکن و ترس از هماهنگ نشدن با شرایط مالی همسر آینده به عنوان آخرین و کم اهمیت ترین دلایل بالا رفتن سن ازدواج پسران مطرح می شود. ما در اینجا برخی از مهم‌ترین دلایلی را که یک مرد را از ازدواج می‌ترساند با شما در میان می‌گذاریم و به شما می‌گوییم که انجام چه اشتباهاتی می‌تواند خیال به دست کردن حلقه ازدواج را از سر مردی که مقابل‌تان ایستاده بیرون کند.
 
عشق قبلی اش را هنوز فراموش نکرده است
عشق اول یا حتی عشق سابق می‌تواند سد جدی برای رسیدن شما به یکدیگر باشد. اگر خواستگارتان هنوز تجربه عاطفی قبلی‌اش را پشت سر نگذاشته و داغ شکست قبلی برایش تازه است، بعید است که برای رسیدن به شما هم تلاشی کند. اگر او هنوز به رسیدن به فردی که در سال‌های گذشته دوستش داشته امید‌وار است، احتمالا مدتی رابطه‌اش با شما را در حالت تعلیق نگه می‌دارد و به‌خاطر این امید نامزدی اش را طولانی می کند یا از زیر بار خواستگاری در می رود.

خواستگاری برای فرار از فشار خانواده
شاید خواستگار شما برای فرار از فشار خانواده اش سراغ شما آمده اما در درون خود برای ازدواج آمادگی ندارد. چنین افرادی احتمالا از طریق واسطه با شما آشنا می شوند یا در محیط کار شما را می بینند و خیلی زود از ازدواج حرف می زنند. هدف آنها از خواستگاری آمدن این است که خانواده شان را قانع کنند که بیکار ننشسته اند و به فکر ازدواج هستند اما در عمل مایل نیستند راهی را که شروع کرده اند ادامه دهند. این است که یکهو ناپدید می شوند و دیگر خبری از آنها به دست نمی آورید.

دلایل بالا رفتن سن ازدواج پسران

برای یک ازدواج موفق باید عاقلانه تصمیم بگیرید.

 

نگران پشت کردن به علایقش است
مردها می‌ترسند که بعد از ازدواج آنقدر غرق مناسبات به خیال خودشان کلیشه‌ای زندگی مشترک شوند که مجالی برای رسیدگی به علایق قدیمی یا پیگیری اهداف‌شان باقی نماند. مردی که می‌خواهد به تحصیل ادامه دهد، می‌ترسد فشار زندگی مشترک او را از این راه بازگرداند و مردی که عاشق رفتن به کمپ‌های کوهنوردی و ماجراجویی است، می‌ترسد به‌خاطر همسرش مجبور به کنار گذاشتن این علایق شود. البته چنین فکری چندان هم بیراه نیست و انتخاب اشتباه شریک زندگی، واقعا می‌تواند چنین پیامد‌هایی را همراه داشته باشد و مسیر زندگی او را عوض کند.

 

پسری که منتظر گزینه‌های بهتر است
شاید آقای خواستگار به شما دل‌بسته باشد اما پس ذهنش این تصور که ممکن است دختران شایسته‌تری سر راهش قرار بگیرند هم وجود داشته باشد. چنین تصوری به‌ ویژه اگر رابطه شما در اوایل جوانی خواستگارتان شکل گرفته ‌باشد و یکی از اولین تجربه‌های عاطفی او باشید، ممکن است پررنگ‌تر باشد. فکر جوانی نکردن و عدم استفاده از فرصت‌های پیش رو می‌تواند به ذهن هر مردی برسد و این خیال که شاید گزینه مناسب‌تری برای گذراندن یک عمر زندگی سر راهش قرار بگیرد، او را از فکر ازدواج حداقل تا چند سال بعد بیرون بیاورد.
حرف‌هایش را جدی بگیرید. تصور نکنید وابسته‌تر کردن او به خودتان می‌تواند مشکلی را حل کند. این شما هستید که هر روز عمر بیشتری را در این رابطه می‌گذرانید و هر روز به مردی که از نظر خودش فعلا برای مرد زندگی شدنش زود است، وابسته‌تر می‌شوید.
 
پسری نمی‌تواند حرف خانواده‌اش را زمین بیندازد
اگر میان شما و خواستگارتان تفاوت زیادی وجود داشته باشد، احتمالا باید سال‌های سال برای رفتن به خانه مشترک منتظر بمانید. شاید برخی مردها به‌راحتی بتوانند این موضوع را با خانواده‌شان در میان بگذارند اما بسیاری از آنها حاضر نیستند وجهه خود را در میان اعضای خانواده‌شان زیر سوال ببرند و به این واقعیت که با آنها متفاوت هستند اعتراف کنند. مردهایی که به خانواده‌شان وابستگی دارند، همیشه نگران از دست دادن حمایت‌های خانواده خود هستند و نمی‌توانند اولویت‌های خود را برخواسته‌های آنها مقدم بدانند.
 
پسری که می‌ترسد کم بیاورد
پسری که شرایط مالی لازم را ندارد، شغل مناسبی ندارد و هنوز تکلیف زندگی‌اش مشخص نیست حتی اگر عاشق‌ترین مرد زمین هم باشد با ترس قدم بر می‌دارد. او که تا قبل از آشنا شدن با شما یا وابسته به دیگران بوده یا با قناعت فراوان زندگی می‌کرده، حالا باید مسئولیتی را بپذیرد که شانه خالی کردن از زیر آن می‌تواند عواقب بسیاری را همراه داشته باشد. حتی اگر آسان‌گیر باشید شروع یک زندگی آنقدر هزینه دارد که جز با داشتن پشتوانه مالی نسبی و شغل و درآمدی ثابت نمی‌توان قدمی در مسیرش برداشت.
 
پسری که از طلاق می ترسد
پسرانی که تجربه های بدی را به چشم دیده اند یا در اطرافیانشان موارد زیادی از طلاق رخ داده است ممکن است نسبت به ازدواج مردد شوند و با وجودی که به خواستگاری شما آمده اند ناگهان پا پس بکشند. آنها تصور می کنند که با ازدواج نکردن می توانند از طلاق و ریسک های مالی که به همراه دارد جلوگیری به عمل می آورند.
 
نکند عوض شوم؟
آقایان تصور می کنند که با ازدواج باید تغییرات شگرفی را در زندگی خود متحمل شوند و بر سر مسائل زیادی با طرف مقابل مصالحه و سازش داشته باشند. از آنجایی که به روال عادی زندگی روزمره خود عادت کرده اند، تمایلی به ایجاد تغییر و تحول در زندگی ندارند. برخی از آقایان تصور می کنند که ازدواج یعنی "پایان زندگی". آنها فکر می کنند که اگر ازدواج کنند دیگر قادر نیستند از زندگی لذت ببرند. دائماً افکار منفی در مورد زندگی مشترک در ذهن آنها رخنه می کند و بیشتر از این مسئله می ترسند که با انتخاب یک شریک برای همیشه زندگی جنسی آنها به بن بست می رسد. به هر حال هیچ یک از این تصورات صحت ندارند.


منبع:تبیان
 



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

13 دلیل نادرست ازدواج 8 عادت بد که بعد از ازدواج باید ترک کنید آنچه قبل از ازدواج باید بدانید ازدواج درمانگاه نیست اولین قدم ازدواج چیست؟ این موارد را پیش از ازدواج بدانید

رمز ازدواج موفق



سبک ازدواج و انتخاب همسر

دختران دیروز تعریف متفاوتی از ازدواج داشتند که با اندیشه‌ها و دیدگاه‌های دختران امروز مغایرت دارد.

 

مقایسه دیدگاه‌های دختران در چند دهه قبل با دختران نسل امروز در رابطه با تشکیل زندگی خبر از تغییر زوایای فکری آنان می‌دهد. ازدواج، تشکیل زندگی مشترک و فرزند‌آوری علاوه بر پاسخ به نیاز‌های درونی برای حفظ و بقای جامعه مسأله‌ای حیاتی و ضروری محسوب می‌شود و نمی‌توان کاهش نرخ ازدواج را در جامعه امروز بی‌اهمیت جلوه داد. تغییرات حاکم بر جوامع، گسترده شدن ارتباطات در دنیای امروز و دستاوردهایی که دنیای دیجیتال به ارمغان آورده، سبب شده است دیدگاه‌های دختران امروز نسبت به مقوله ازدواج تغییر کند.

چشم اندازی متفاوت
دکتر قربانعلی‌نژاد، روانشناس و خانواده درمان گر، به تعریف ازدواج در دهه‌های گذشته اشاره کرده و معتقد است، دختران دیروز تعریف متفاوتی از ازدواج داشتند که با اندیشه‌ها و دیدگاه‌های دختران امروز مغایرت دارد.


در نگاه نسل جوان چند دهه گذشته، ازدواج به معنای ورود به دنیای استقلال، تعریف می‌شد و دختر دیروز با تصور اینکه با تشکیل زندگی مشترک مستقل خواهد شد بی‌توجه به مشکلات و چالش‌های احتمالی تن به ازدواج‌های زودهنگام و بدون شناخت می‌داد. در واقع ازدواج چشم انداز وسوسه کننده‌ای بود که دختران را به رؤیاهای دست نیافتنی شان نزدیک می‌کرد.


تعریف‌های ذهنی جوانان نسل گذشته از ازدواج باعث می‌شد پس از شکل‌گیری زندگی مشترک، دنیایی دیگر برای آنها رونمایی شــــــود و تعهد پذیری و قبول مسئولیت در شکلی دیگر ظاهر شده و آنها را غافلگیر کند. از طرف دیگر سبک ازدواج و انتخاب همسر در محدوده سنی خاص در نسل‌های گذشته جنبه عادتی و تقلید پذیری نیز داشت.

دخترانی که نادیده گرفته شدند
از نگاه این روانشناس، دختران نسل‌های گذشته که معمولاً ازدواج را به منزله پلی برای دستیابی به استقلال در نظر داشتند با قبول تعهدات جدید، قدم به‌ دنیایی پر از مسئولیت و چالش می‌گذاشتند که بیشترین مسئولیت‌ها بر عهده زن بود و کلید حل مشکلات و دوام دادن به ساختاری که چندان هم برنامه ریزی شده و درست نبود دردست زنان قرار داشت.
در واقع دختران دیروز تصور می‌کردند، جبران اختلافات و کم و کاستی‌های زن و شوهری که معمولاً در تفاوت‌های فرهنگی و بینش‌های نادرست شناختی زن و مرد نسبت به یکدیگر ریشه داشت، باید توسط آنها رفع شود و این گونه بود که زنان در پاسخ به سیل توقعات و انتظاراتی که از سوی جامعه، والدین، فرزندان، همسر و خانواده اش بر آنها هجوم می‌آورد، کمر خم می‌کردند.
دکتر قربانعلی نژاد ادامه می‌دهد، اگر چه نمی‌توان نقش مدیریتی و مسئولیت‌پذیری مردان نسل دیروز را نادیده گرفت اما شواهد نشان می‌دهد، مردان در گذشته تنها به اداره اقتصادی خانواده می‌پرداختند و مدیریت تنها به معنای نظارت بود و زنان مجبور بودند خانواده را در چارچوبی خـــــــاص مدیریت کنند و با کنترل مسائل حاشیه‌ای، دست کشیدن از آرزوها و اهداف فردی و در نهایت نادیده انگاشتن خود در شرایطی سخت ساختار زندگی را حفظ کنند.

موج مدرنیته و ناپایداری روابط
دکتر فروع الدین عدل، روانشناس بالینی معتقد است تأثیر مدرنیته در تغییر دیدگاه‌های دختران نسل امروز را نمی‌توان انکار کرد و بدیهی است گذر زمان در شکل و محتوای زندگی مردم اثرگذار است و این مسأله نحوه تعامل افراد با یکدیگر و همچنین چارچوب‌های فکری و ارزشی و فرهنگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این روانشناس ادامه می‌دهد در گذشته‌های نه چندان دور انتخاب بسیاری از موارد زندگی از قبیل شغل، همسر، محل زندگی و... در اختیار خود افراد نبود و همواره این بزرگترها بودند که به فرزندان خود الگوها را تحمیل می‌کردند و محدودیت دنیای فکری و اجتماعی افراد سبب می‌شد که گزینه دیگری متصور نباشد.


از همین رو اغلب افراد شغل مادری و پدری خود را دنبال می‌کردند و با افرادی که آنها تعیین می‌کردند وارد زندگی مشترک می‌شدند. به عقیده دکتر عدل، با رشد تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی، دایره فکری افـــراد وسیع تر شد و جوانان با الگوهای متفاوتی از زندگی آشنا و سپس آرام آرام خواستار استفاده از اطلاعات خود به جای اطلاعات پدران و مادران شان شدند. نیازهای خود را بهتر شناختند و گزینه‌های متعددی پیش رویشان قرار گرفت. این تغییرات اجتماعی، از طرفی به رشد فردی منجر شد و از سوی دیگر سردر گمی ناشی از نا آشنایی کامل با الگوهای جدید را به‌وجود آورد. بنابر این هم وجه مثبت و هم وجه منفی داشت که البته عبور از این بحران اجتناب ناپذیر بوده و سرانجام به ثبات نسبی خواهد رسید. در گذشته، دختران بیش از پسران از انتخاب محروم بودند در حالی که در دنیای مدرن، دختران به حق انتخاب خود آگاه تر شدند و تلاش برای احقاق حق آغاز شد که جنبه‌های افراطی آن در سبک‌های فمینیستی دیده می‌شود و تلاش برای دور شدن از ویژگی‌های زنانه و اکتساب خصوصیات مردانه شاهد این ادعا است. از سوی دیگر امکان ادامه تحصیل برای دختران، تجارب جدیدی را برای آنان ایجاد کرد و سن ازدواج دختران را بالاتر برد و در این فاصله امکان خروج از اشتیاق‌های نوجوانی و رسیدن به پختگی‌های بیشتر اجتماعی را فراهم و خواسته‌های دختران را دگرگون ساخت.


عدل ادامه می‌دهد، دختـــــران کم تجربه دیروز جایشان را به دخترانی دادند که نظرات شخصی شان را جایگزین نظرات والدین کرده‌اند.
اما از آنجا که این تجربیات، امری نو و با سابقه تاریخی کم بود، تبعاتی نه‌چندان رضایت بخش نیز به دنبال دارد، از سوی دیگر روابط اجتماعی گسترده‌تر، شبکه‌های متعدد مجازی و رسانه‌ها، حقایقی را برای هر دو جنس روشن کرد که شاید پیش از این وجود نداشت.
دختران توانایی‌های خود را بهتر شناختند و به این واسطه، توقع و انتظاراتشان تغییر کرد و چارچوب‌های کلیشه‌ای مربوط به نقش‌های زنانه و مردانه به چالش کشیده شد، از طرف دیگر آن چارچوب‌ها رفته رفــــته سست تر و بی‌اعتبار تر شد، اگر چه چارچوب مشخص جدیدی هم جایگزین آن نشد و در همین راستا تنش‌ها افزایش یافت و سوء تفاهم‌های فراوانی به‌وجود آمد.

سبک ازدواج و انتخاب همسر

دیدگاه‌های دختران امروز نسبت به مقوله ازدواج تغییر کرده است.

 

دختران آگاه در برابر الگوهای سنتی
دکتر قربانعلی‌نژاد معتقد است، دختر امروز با حمایت خانواده‌ها، پیدا کردن شغل و ادامه تحصیل، استقلال خود را پیدا کرده است. از طرف دیگر پسران امروز نه تنها مانند پدرشان به تنهایی قادر به اداره خانواده نیستد بلکه مسئولیت پذیری در آنها نیز دستخوش عوامل تربیتی و فرهنگی شده‌است. در واقع دختران امروز کم و بیش از این مسأله آگاه هستند که پس از ازدواج باید همدوش همسران شان برای حفظ و بقای زندگی تلاش کنـــند و از کوچک ترین توان روانی و فیزیکی برای حفظ خانواده دریغ نکنند.

ساختارهایی که باید اصلاح شود
به عقیده کارشناسان حوزه علوم اجتماعی و روانشناسان، افزایش نرخ طلاق، بالا رفتن آمار سن ازدواج و کمرنگ شدن اشتیاق جوانان برای تشکیل زندگی مشترک نشان می‌دهد نیاز به ایجاد تغییرات اساسی در دیدگاه خانواده‌ها و آماده کردن جوانان برای ورود به زندگی مشترک بیش تر از هر زمانی احساس می‌شود.


به عقیده دکتر قربانعلی‌نژاد، تداوم جامعه سالم به پایه‌ریزی‌های فرهنگی اجتماعی برای شکل‌گیری زندگی مشترک و ایجاد ساختارها و الگوهای مناسب پیش از ازدواج پیوند خورده است و بدون برنامه ریزی و ایجاد ساختارهایی که تدوام بخش زندگی مشترک موفقیت‌آمیز است، نمی‌توان مشکلات را رفع کرد. وی می‌افزاید نخستین گام برای پایه گذاری ازدواج سالم و پردوام، تشــــــــــکیل کانون هایی است که فرزندان را از نخستین سال‌های زندگی برای اداره خانواده آماده کند. شکل‌گیری کانون هایی در مراکز آموزشی و پرورش همسران مسئولیت پذیر و آگاه به وظایف خود، باید گوی سبقت را از حمایت مالی و عاطفی والدین پس از ازدواج فرزندشان بگیرد، چرا که آمارها نشان می‌دهد، هر چه خانواده‌های نوپا و همسران جوان از حمایت مالی والدین بیشتر برخوردار باشند، کم دوام تر بوده و خودمحوری و آسیب پذیری اعضای آن بیشتر مشاهده می‌شود. از طرف دیگر باید توجه داشت، محکوم کردن جوانان نسل امروز به بی‌مسئولیتی و فرار از مشکلات زندگی مشترک و ایجاد شکاف میان دختران و پسران جوان کاری از پیش نخواهد برد و این مشکلات تنها با سرمایه گذاری روانی و فرهنگی و تغییر دیدگاه‌های فردی از دوران کودکی رفع خواهد شد.

آماده‌سازی کودکان امروز
دکتر عدل در این رابطه معتقد است، باید توجه داشت نخستین افرادی که معنا را در ذهن کودک ایجاد می‌کنند، پدر و مادر هستند. بنابر این نگرش کودک به خود، به زن یا مرد بشدت تحت تأثیر الگوهای رفتاری و فکری و هیجانی والدین است و با همان نگرش‌ها به طور ناخودآگاه به سوی انتخاب همسر خواهد رفت. از این رو الگوهای مخرب باعث ایجاد زنجیره بی‌پایان این انتخاب‌ها می‌شود. از سوی دیگر تغییرات اجتماعی، سریع تر از آن چیزی بود که متولیان جامعه بتوانند برای همسو شدن با آن برنامه ریزی کنند و به جای آن تلاش بیهوده برای متوقف کردن این روند صورت گرفت که البته بی‌اثر یا بسیار کم اثر بوده است. نباید فراموش کرد هیچ گونه آموزشی در روندهای طبیعی آموزشی در این رابطه وجود ندارد و مواجه شدن با این چالش بزرگ به عهده خود افراد و تجارب شخصی‌شان است. این تغییرات در شکل و روش فرزندپروری هم اثرگذار بود. ارزش‌ها و چارچوب‌های تربیتی را دچار دگرگونی کرد. از سوی دیگر والدین که کودکان گذشته بودند و محرومیت‌ها و محدودیت‌های فراوانی داشتند، به طور نیابتی نیازهای برآورده نشده خود را در کودکی از طریق فرزندانشان ارضا می‌کنند و این مسأله آثار منفی خاص را به دنبال خواهد داشت. به نظر می‌رسد دگرگونی معیارها در دختران بسیار بیشتر از پسران است و این ناهماهنگی در این موارد خطر کم دوام بودن روابط را به دنبال خواهد داشت. یکی از نکات ظاهری در بحث انتخاب همسر این است که در گذشته چون پیدا کردن زوج به عهده بزرگترها بود، تقریباً همه توجهات و پیشنهادهای جدی به منظور شکل‌گیری ازدواج بود، و این پیشینه باعث شد دختران در عصر مدرنیته نیز هر پیشنهادی را جدی گرفته و آن را به معنی انتخاب شدن تعبیر کردند، در حالی که آزادی‌های اجتماعی متأثر از تغییر جامعه، وضعیت را تغییر داده است و دختران باید بدانند هر توجه و پیشنهادی به معنی انتخاب به معنی جدی آن نیست و واکنش مناسب باید با توجه به شناخت بهتر صورت گیرد. در پسران نیز معیارها تغییر کرده است، الگوهای مشخص و مبتنی بر ارزش‌های فرهنگی والدین سست شده و معیارهای ظاهری و جذابیت‌های بیرونی پررنگ‌تر شد و خطا‌های بسیاری به‌همین سبب در انتخاب صورت گرفته و زمان بیشتری لازم است تا دوباره معیارها همه‌جانبه شود.
منبع:سلامت نیوز

 



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

13 دلیل نادرست ازدواج 8 عادت بد که بعد از ازدواج باید ترک کنید آنچه قبل از ازدواج باید بدانید اول خودشناسی بعد ازدواج این موارد را پیش از ازدواج بدانید توجه به موفقیت در ازدواج