به جرات می توان گفت که هر جمله ذیل عصاره نظریات روانشناسی و حاصل تراکم اندیشه های آدمی طی تاریخ است. پس جای دارد که هر سخن به دقت بررسی و در آن تعمق شود. راستی شما در مورد این سخنان چه فکر می کنید؟
کنفوسیوس: به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستید یک شمع روشن کنید.
مثل آلمانی: افتادن در گل و لای ننگ نیست، ننگ در این است که آنجا بمانی .
فلوبر: خوشبختی ، یعنی هماهنگی با حوادث روزگار .
سارنف: داشتن پشتکار، تفاوت ظریف بین شکست و کامیابی است.
لاوسن: وقتی آنچه داریم می بخشیم، آنچه نیازمند آنیم دریافت خواهیم کرد.
ارسطو: عاقل آنچه را که می داند، نمی گوید ولی آنچه را که می گوید ، می داند.
ابوالعلا: باید از بدی کردن بیشتر بترسیم تا بدی دیدن.
منتسکیو: انسان همچون رودخانه است ، هرچه عمیقتر باشد آرام تر و متواضع تر است .
پرمودا باترا: مشکلات خود را بر ماسه ها بنویسید و موفقیت هایتان را بر سنگ مرمر .
اپیکور: کسی که از هیچ چیز کوچکی خوشحال نمی شود، هیچگاه خوشبخت نخواهد شد.
ونیس لومباردی: بردن همه چیز نیست اما تلاش برای بردن چرا.
منبع:tebyan.net
وقتی پای عشق به میان میآید، حکم قطعی صادر کردن آسان نیست. ساختن یک رابطه و ماندن در آن، بسته به شرایط شما، شخصیت هر دو نفرتان و نیازهایی که دارید میتواند زمین تا آسمان تفاوت پیدا کند. انگار با وارد شدن به دنیای عشق به یک هزارتوی ناشناخته وارد میشوید اما کافی نبودن شناختمان از این رابطه به معنای ناتوانی در پیشبینی کردن آینده آن نیست. روانشناسان میگویند گرچه در چنین مواردی نمیتوانیم حکمی قطعی و صددرصدی ارائه دهیم اما با بودن یا نبودن برخی از معیارها میتوانیم حدسهایی در مورد آینده یک رابطه بزنیم. پس پیشبینیهای ما را در ادامه این صفحه بخوانید و بعد در مورد رابطهای که به آن وارد شدهاید اما نمیتوانید دل از آن بکنید، قضاوتکنید.
قصه از کجا شروع شده است؟
ماجرای اهمیت اختلاف سنی و تاثیرگذار بودنش بر آینده 2 نفر از سالهای دور آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد. در آن سالها، مردها نانآور خانه بودند و وارد شدنشان به یک رابطه مستلزم تواناییشان برای اداره خانواده بوده است اما زنها از آنجا که زودتر توانایی مدیریت خانه را به دست میآوردند و از نظر روانی سریعتر بالغ میشدند، میتوانستند در سنی پایینتر به خانه بخت بروند و بر همین اساس، مردها معمولا در طول نسلها از همسرانشان بزرگتر بودند. شاید در قرن حاضر تعریف تازهای از نقشها و مسئولیتها ایجاد شده باشد اما هنوز هم این تفکر تا اندازهای جریان دارد و اختلاف سنی یکی از پیشآگهیهای مهم در ساختن زندگی مشترک است.
از طرف دیگر بررسیهای روانشناسان نشان میدهد زنها زودتر از مردها به بلوغ فکری میرسند و به همین دلیل اگر مرد چند سالی از همسرش بزرگتر باشد، رابطه آنها با تعادل بیشتری ادامه پیدا میکند. البته لازم است بار دیگر تاکید کنیم که این قانون در مورد همه و در هر شرایطی صادق نیست.
فاصله سنی دردسرساز شده؟
اختلاف سنی یکی از موضوعات بحث برانگیز در ازدواج است. معمولا روانشناسان معتقدند فاصله سنی بین 4 تا 8 سال، فاصلهای ایدهآل است و اگر دو طرف بیشتر از 12 سال با هم اختلاف سنی داشته باشند، احتمال بروز اختلافات و چالشها میانشان بیشتر است. بر اساس این نگاه، قرار نیست همه ازدواجهایی که با وجود فاصله سنی کمتر یا بیشتر ایجاد میشوند، محکوم به شکست باشند اما آمارها نشان میدهد احتمال شکست در میان زوجهایی که در این محدوده امن قرار ندارند، بیشتر است و از آنجا که شما هم یک دهه با هم فاصله سنی دارید، ممکن است این تفاوت دلیل ایجاد برخی از مشکلات میانتان باشد.
نکند پشیمان شوید؟
در سنین 18 تا 25 سالگی، تغییرات شخصیتی با سرعت رخ میدهد. در این دوره فرد از نوجوانی به جوانی وارد شده و نیازها و نگرش او دستخوش تحول گستردهای میشود. درحالی که فردی که تازه از نوجوانی گذشته و پا به دنیای جوانانی گذاشته نیازها و اولویتهای دیگری برای زندگی دارد، فردی که در پایان سالهای جوانی و نزدیک به میانسالی بسر میبرد، زندگی را به شکلی دیگر نگاه میکند. همین تفاوت در نگاه و حتی در نیازهای این دو نفر میتواند اختلافاتی را میانشان ایجاد کند. شاید با وجود علاقهای که از آن حرف میزنید، دنیای متفاوت شما باعث شدت گرفتن اختلافاتتان باشد و هیچکدامتان برای بیشتر شدن بحثها و فاصله میانتان واقعا مقصر نباشید. شاید اگر در 30 سالگی این زندگی مشترک را آغاز میکردید، تنشهای کمتری را تجربه میکردید یا در صورت زیاد بودن اختلاف نظرها، زودتر به فکر قطع رابطه میافتادید. شما در سنی که هیجاناتتان در اوج است وارد این رابطه شدهاید و به همین دلیل درحالی که خودتان از مشکلاتتان آگاهید در برابر ندای منطق مقاومت میکنید و حاضر به ترک این رابطه نمیشوید. از یک سو منطقتان میگوید رابطه باید قطع شود اما از سوی دیگر عواطف، شما را به ادامه دادن وادار میکند. اما واقعیت این است که منطق رابطه زندگی را به پیش میبرد و در گذشت سالها، عواطف کمرنگ و کمرنگتر میشوند. پس سعی کنید رابطهتان را روی ستونهای ناپایدار هیجانها و احساساتی که حالا از نظرتان مهار ناپذیرند نسازید و به دنبال دلایلی منطقی برای ماندن در این رابطه یا خارج شدن از آن باشید.
با هم از چه حرف میزنید؟
گفتیم که بزرگتر بودن مرد از زن احتمال موفقیت در زندگی را بیشتر میکند اما این اختلاف سنی نباید تا آنجا پیش رود که شکافی میان این دو ایجاد کند. روانشناسان معتقدند زن و شوهر نباید یک دوره تحولی کامل با هم فاصله داشته باشند. برای مثال زن نباید در آخر جوانی یا سالهای آخر نوجوانی باشد و مرد در سالهای آخر جوانی یا اوایل میانسالی بسر ببرد. در چنین شرایطی نگاه دو طرف به رابطه و انتظاراتشان از آن بسیار متفاوت خواهد بود و این تفاوتها مایه اختلافات و تنشها در زندگی مشترک خواهد شد. تفاوت دوره زندگی، حتی خاطرات و نیازهای آدمها را متفاوت کرده و زوجی که بیش از یکدهه با هم اختلاف سنی دارند را درگیر تنش میکند.
عشق ساختنی است نه پیدا کردنی
عشق واقعی رسیدن به این احساس خوشایند است که من پاسخ نیازهایم را در این رابطه گرفتهام. در این شرایط فرد میتواند برای ماندنش در زندگی مشترک دلایلی بیاورد، برای مثال بگوید توجهش به من زیاد است چون به موقع به خانه میآید، به من احترام میگذارد چون مرا با اشتیاق و کلمات مناسب به دیگران معرفی میکند و... اگر احساس میکنید در این رابطه به آنچه به دنبالش بودهاید رسیدهاید و برای ادامه دادن میتوانید دلایلی منطقی را فهرست کنید، میتوانید نامتان را در گروه عاشقها وارد کنید اما هرگز نگویید با وجود همه تلخیها و مشکلات دوستش دارم. احساس دوست داشتن قرار است به زندگی شما رنگ تازهای دهد، نه اینکه زندگی را به کامتان تلختر کند.
چرا اینقدر درد میکشید؟
جدا شدن از چنین رابطهای آسان نیست اما اگر درد بیاندازهای که این جدایی در شما ایجاد میکند دلیل ماندنتان است باید موضوع را با دقت بیشتری بررسی کنید. باید ببینید چرا جدا شدن برایتان اینقدر دردناک است و چرا نمیتوانید از مرحله اول رابطه که همان احساس شدید خوش آمدن است کنده شوید. شاید ویژگیهای شخصی شما و زندگی گذشتهتان در این زمینه تاثیرگذار باشد. اما طولانی شدن رابطه هم میتواند کار را برایتان مشکل کند. 4 سال زمان زیادی است و معمولا گفته میشود یک رابطه از نقطه صفر تا زمان ازدواج بهتر است حداکثر 3 سال طول بکشد. تجربه نشان میدهد اگر دو طرف یک رابطه بعد از گذشت سالها به نتیجهای برای آینده رابطه نرسند، ارتباطشان وارد چرخه معکوسی میشود و نهتنها مشکلات میان آنها را بیشتر میکند بلکه توانشان برای مقابله با این مشکلات یا خارج شدن از رابطه را هم پایین میآورد. شاید بهتر باشد با کمک یک روانشناس موضوع را بررسی کنید و ببینید چه عوامل عاطفیای شما را درگیر این رابطه نگه میدارند و چه عوامل منطقی باعث میشوند در کنار او بمانید. یادتان نرود با وارد شدن به یک رابطه عاطفی ما نوعی آزمون و خطا را آغاز میکنیم و اگر نمیتوانید بعد از به خطا رسیدن آزمونتان از چنین رابطهای دل بکنید، بهتر است هرگز به آن وارد نشوید.
منبع:مجله سیب سبز
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
پنج راه برای به تاخیر انداختن پیری چهل نکته برای داشتن یک زندگی متفاوت آیین مادرشوهرداری با زندگی معامله کن تاثیر پول در خوشبختی ! دخترانی در آرزوی پسر بودن !!
1-رویاهایتان را وسعت دهید و با شور و اشتیاق به آنها بپردازید.
رویاهای بزرگ در انسان انگیزه و تحرک ایجاد میکنند. زمانیکه به رویاهایتان میاندیشید به سمت مسیری که به آن علاقهمند هستید راهی باز میکنید. آرزوهایتان را مرتبا در ذهن آورید زیرا در همین رویاهاست که میتوانید به انرژی و شور و شوقی که شما را به حرکت وامی دارد، دست یابید. به خاطر داشته باشید تمام چیزهایی که هماکنون در اطرافتان وجود دارند با یک فکر و یک نیت آغاز شدهاند.
2- برنامهریزی کنید.
برای آنکه در مسیر رسیدن به آرزوها پیش روید، برای خودتان اهداف میانی تعیین کنید. رمز موفقیت آن است که هدفتان مشخص و ملموس باشد. میخواهید بعد از 6 ماه، یکسال و یا 2 سال چه کاری انجام دهید؟ به کجا میخواهید بروید؟ برنامه عملی بریزید و به این ترتیب یک رؤیا به واقعیت تبدیل میشود. روی مقصد و هدفتان تمرکز کنید چراکه بدون هدف تمام انرژیتان بهدلیل اجابت خواستههای دیگران به سرعت مصرف میشود و یا در اثر برآوردهکردن نیازهای لحظهای به هدر خواهد رفت.
3-وارد عمل شوید.
افرادی که به رویاهایشان جامه عمل میپوشانند، هر کاری که لازم باشد انجام میدهند حتی اگر آن عمل همیشه جالب و خوشایند نباشد. برای پیشروی در این مسیر چه اقدامات خاصی باید انجام دهید؟ در راه رسیدن به هدف اجازه ندهید حتی یک روز هم بدون هیچ سعی و اقدامی هر چند کوچک مثل یک تلفن، مطالعه، کلاس و... از دست برود. روزی از راه خواهد رسید که وقتی به گذشته نگاهی میاندازید خواهید دید که با همین قدمهای کوچک همه مسیر را طی کردهاید.
4-مسئولیت همه اتفاقات را بپذیرید.
برای توجیه عدمفعالیت و تنبلی خود بهدنبال عذر و بهانه و یا دلایل متعدد نباشید. واقعیت زندگیتان را خودتان میسازید؛ پس این شما هستید که باید فرمان دهید. نتیجه دلخواهتان را نمیگیرید؟ به جای گلهگزاری از این و آن، دنیا و یا حتی از خودتان، به جای آنکه در زندگی نقش یک قربانی و یا فردی که کشته شده است را بازی کنید، رویکرد و راه و روش زندگیتان را تغییر دهید و بهدنبال روشهای دیگری باشید. اگر انتظار دارید که با تکرار کارهای گذشته به نتایج جدیدی برسید، اشتباه کردهاید.
5-یاد بگیرید از احساساتتان استفاده کنید.
افرادی که رویاهایشان به حقیقت پیوسته، افکار و احساسات مثبت را در خود پرورش میدهند و میدانند که چگونه دست از احساسات منفی و فلج کنندهای چون ترس، اضطراب، ناامیدی، تردید، ناتوانی، درماندگی و احساس گناه دست بکشند. زمانیکه یک رؤیا به حقیقت میپیوندد، 80درصد بستگی به آن دارد که روی افکار و احساساتتان تسلط داشته باشید و 20درصد بقیه مربوط به کنترل وقت و زمان میشود.
6-انتخابات و تصمیماتتان همواره روی اطرفیانتان تاثیر میگذارد.
مطمئن شوید که آنان نظرات شما را درک و در این را ه شما را تشویق میکنند. همچنین با انتخاب دوستان، خواندنیها و برنامههای رادیویی و تلویزیونی، محیطی بهوجود آورید که به شما انگیزه و دلگرمی دهد. به سراغ رسانههایی که در شما ایجاد ترس میکنند نروید. درصورت لزوم، از طریق افراد و گفتوگوهایی که به شما اعتمادبهنفس و حس ارزشمندی میدهند کمک بگیرید.
7-مهمتر از همه، صبور باشید.
عصر حاضر، عصر سرعت وتکنولوژی است و ما در دورهای زندگی میکنیم که خواستهها و نیازهایمان فورا برآورده میشوند اما آرزوهای بزرگ با گذشت زمان تحقق مییابند. ما نمیتوانیم سر این واقعیت کلاه بگذاریم. در عوض، زمانیکه این آرزوها به حقیقت میپیوندند، رضایت خاطر، شعف و شادی زیادی به همراه دارند. بنابراین به راهتان ادامه دهید و بر این باور باشید که به هدف خواهید رسید. یاد بگیرید از مسیری که طی میکنید لذت ببرید و در طول راه به سعی و تلاشتان پاداش بدهید.
منبع:
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
8 توصیه برای آن هایی که از پیر شدن می ترسند کلمات مثبت در زندگی آیا دوست دارید شخصیت افراد را بشناسید؟ آرامش در خانههای پر نور 20 درصد مردم، مشکل روانی دارند اضطراب امتحان
چند روز پیش جملهای از یک بزرگ که پشت شیشه یک اتوبوس نوشته شده بود نظرم را جلب کرد: «خداوندا آرامشی به من عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم و شجاعتی که تغییر دهم آنچه را که میتوانم و دانایی که این دو را از هم تشخیص دهم.»
اما واقعا چه چیزهایی را در زندگی باید بپذیریم و چه مسایلی را باید تغییر دهیم تا بتوانیم عمری طولانی داشته و از زندگی لذت ببریم؟چه مسایلی را میتوان تغییر داد؟
از جمله بیماریهای شایع به ویژه در دوران سالمندی، ناراحتیهای قلبی عروقی، سکته قلبی، مغزی، پوکیاستخوان، شکستگی، زوال عقل، افسردگی و برخی سرطانهاست. مهمترین عوامل فردی دخیل در سلامت و طول عمر، وراثت است.ما از ژنهای خود نمیتوانیم فرار کنیم اما با تغییر دادن روش زندگی میتوانیم احتمال بروز برخی از آنها را کاهش دهیم. تحقیقاتی که روی مردم ساکن در جزیره اوکیناوا صورت گرفته نشان میدهد، احتمال رسیدن سالمندان این منطقه به 100 سالگی بالا و احتمال بروز ناراحتیهایی نظیر بیماریهایی قلبی عروقی، انواع سرطانها و ناراحتیهای روحی روانی بسیار پایین است و دلیل آن هم رژیم غذایی متعادل و کمچرب، ورزش، کاهش استرس به کمک مدیتیشن و دعاست که میتواند روند پیری را به تعویق بیندازد. انسانها موجوداتی «بیو-روانی- اجتماعی»اند. نیازهای ما تنها در مسایل فیزیکی، بیوشیمیایی و تغذیهای خلاصه نشده است.
ما جنبه اجتماعی و معنوی هم داریم. اگر نیازهای اجتماعی معنوی یا روحیمان را نادیده بگیریم به سلامت جسمی ما هم آسیب میرسد.ما با تغییر دادن نوع تفکر و مسایلی که به آنها فکر میکنیم میتوانیم تغییرات عظیمی در بیوشیمی مغزمان ایجاد کنیم و میزان سروتونین را افزایش داده و افسردگی را کاهش دهیم.
به کمک فعالیتهای فیزیکی میتوانیم از بروز ناراحتیهای قلبی عروقی جلوگیری کنیم و با توجه به میزان کلسترول خون جلوی سکتههای مغزی را بگیریم. هر چه از مغز بیشتر استفاده کنیم از این ارگان حیاتی بهتر محافظت کردهایم. کسانی که از مغرشان کار بیشتری میکشند، کمتر به زوال عقل مبتلا میشوند و در نهایت تحقیقات بیشماری نشان داده، دعا میتواند سلامت را به بیماران بازگرداند.
6 ابزار مهم برای رسیدن به خوشبختی
1) ورزش 30 دقیقه ورزش 3 یا 4 مرتبه در هفته میتواند در سلامت جسمی بسیار نقش مهمی ایفا کند. تحقیقات اخیر نشان داده است احتمال ابتلا به ناراحتیهای قلبی در زنانی که کمتر از یک ساعت در هفته پیادهروی میکنند، پایینتر از احتمال بروز آن در زنانی است که اصلا ورزش نمیکنند. انجام فعالیتهای بدنی میتواند از بروز پوکی استخوان جلوگیری کرده و حتی به بهبود آن کمک کند و در عین حال که از شکستگی استخوانها در سالمندی پیشگیری میکند، احساس سلامت را به فرد بازمیگرداند.
2) تغذیه و وزنتنها راه سالم ماندن انسان دانه بر چیدن است نه پرخوری کردن. مصرف وعدههای غذایی کم به همراه میوه و سبزی زیاد میتواند به سالم بودنمان کمک کند. اسیدهای چرب امگا 3 که در ماهی و روغن آن وجود دارد و فلاونوییدها که در میوه و سبزی موجود است، میتواند از بروز ناراحتیهای قلبی و انواع سرطانها بکاهد. نیازهای متابولیک انسان با افزایش سن کاهش مییابد، پس ضروری است که در دوران سالمندی میزان کالری دریافتی را کاهش دهیم. با مصرف بیشتر سوپ و کمتر دسر میتوانیم وزن خود را کاهش دهیم و با کمک عادات خوب غذایی از چاق شدن پیشگیری کنیم.
3) روابط اجتماعیبهترین راه برای سالم بودن تلاش برای داشتن یک رابطه صمیمی است. پس برای برقراری یک رابطه با فردی که به او علاقه دارید، تلاش کنید.فردی که به او اعتماد دارید و میتوانید غم و شادی خود را با او شریک شوید.مطالب زیبا و جالب بخوانید و بشنوید. برای هم داستانهای خندهدار تعریف کنید و حداقل یک بار در روز با هم بخندید.
4) دعا و مدیتیشنبه محیطی آرام و دوستداشتنی بروید. نفس عمیق بکشید و به هیچچیز فکر نکنید.از خودتان راضی باشید.اگر هنوز موفق نشدهاید بفهمید چرا متولد شدهاید و روی زمین چه میکنید، با افراد دانا صحبت کنید یا قرآن بخوانید. به گروهی از افراد بپیوندید که در رابطه با اعتقاداتشان صحبت میکنند. به این ترتیب به اهمیت دعا ونیایش پی خواهید برد.
5) رهایی از استرسگرچه داشتن مقداری استرس در زندگی ضروری است اما استرس زیاد و دایمی میتواند نابود کننده باشد.همیشه باید حد تعادل را نگه داشت.زندگی مثل یک کیک بزرگ است که حتی اگر چهرهای جدید داشته باشد یا مزهای تازه به هر حال شیرین است و میتوانید از آن لذت ببرید.
6) ترک سیگاراگر دارید سعی میکنید تمامی این موارد را رعایت کنید تا در کمال سلامت عمری طولانی داشته باشید، سیگار را هم کنار بگذارید. 24ساعت پس از ترک سیگار، احتمال بروز ناراحتیهای قلبی عروقی کاهش شدید پیدا میکند و بار دیگر که به پزشک مراجعه کنید، متوجه میشوید فشارخون، میزان کلسترول و تریگلیسیرید در وضعیت طبیعی است. اگر الکل مصرف میکنید آن را کنار بگذارید تا انواع سرطانها از شما فاصله بگیرند.وقتی استرس، سیگار و الکل را از خود دور کرده و به ورزش، تغذیه درست ونیایش و روابط اجتماعی روی آورید، مملو از انرژی شده و از زندگی و ساعات عمرتان لذت خواهید برد.
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
8 توصیه برای آن هایی که از پیر شدن می ترسند کلمات مثبت در زندگی آیا دوست دارید شخصیت افراد را بشناسید؟ آرامش در خانههای پر نور 20 درصد مردم، مشکل روانی دارند اضطراب امتحان
برای رسیدن به موفقیت ، برنامه ریزی ضرورت جدی دارد
شاید شما هم دیگر انگیزه ای برای رسیدن به هدف ندارید. راه موفقیت را گم کرده اید و خود را در اتاقی تاریک احساس می کنید که بن بست است و راه فراری نیست.
«مسعود 21ساله، دانشجوی سال دوم در یکی از دانشگاه های معتبر است. او از یکی از بهترین دبیرستان های شهر خود فارغ التحصیل شده و با رتبه بسیار خوبی در دانشگاه پذیرفته شده است. او الآن سال دوم دانشگاه است ولی متأسفانه در طی چهار ترم تحصیل خود، تنها توانسته 30 واحد را پاس کند و دو ترم است که مشروط می شود. او بسیار ناامید است، نگران آن است که خانواده متوجه اوضاع بد تحصیلی او شوند. او همیشه در درس جز بهترین ها بوده است و همه خانواده حساب خاصی روی مسعود باز می کنند و به آینده او بسیار امیدوارند. اما مسعود روز به روز عملکرد تحصیلی اش بدتر و بدتر می شود.»
بیشتر مردم برای رفتن به گردش و تفریح برنامه ریزی جدی و حساب شده می کنند اما گویی هنوز این رسم جا نیفتاده که برای رسیدن به موفقیت نیز، برنامه ریزی ضرورت جدی دارد. البته برنامه ریزی برای اوقات فراغت و تعطیلات بسیار مهم و حتی در دوران نوجوانی و جوانی می تواند بسیار سرنوشت ساز باشد؛ اما این ضرورت جدی وجود دارد که همین توجه و برنامه ریزی برای رسیدن به موفقیت هم وجود داشته باشد.
برای این منظور باید اهداف بلند مدت خود را صریحاً مشخص کنید، راه های رسیدن به آن را تعیین کنید و اهداف کوتاه مدتی که در راه رسیدن به اهداف غایی، کمک مان می کند مشخص کنیم.
نوع هدف مهم نیست بلکه مهم تعیین این اهداف و برنامه ریزی برای رسیدن به آنهاست.
وقت مناسب بیایید
برای این منظور یک کاغذ بردارید. روزهای هفته را در سطر و اوقات روز را در ستون بنویسید. دقیق مشخص کنید که در هر روز هفته چه کارهایی را (صبح، عصر، شب) انجام می دهید. البته می توانید یک سر رسید بردارید و فعالیت آن روز هفته را در هر صفحه آن سر رسید یادداشت کنید.
بعد از اینکه یک هفته فعالیت تان را به طور کامل نوشتید، حالا از خودتان بپرسید:
* از انجام چه کاری بیشترین لذت را می برم؟ (با خودکار قرمز علامت گذاری کنید)
* چه کاری را باید انجام دهم ؟ (با خودکار سبز علامت گذاری کنید)
* چه کارهایی را باید حذف کنم تا بتوانم به اهدافم برسم؟ (با خودکار سیاه علامتگذاری کنید)
اهداف تان را تعیین کنید
برای این منظور:
* سه مورد از اهداف بلند مدت (در پنج سال آینده)
* سه مورد از اهداف سال آینده
* سه مورد ازاهداف شش ماه آینده
* سه مورد از اهداف یک ماه آینده
* سه مورد از اهداف هفته آینده
را کامل بنویسید.
به موقعیت دلخواه خود برسید
حال از فهرست اهداف خود، سه مورد را برای برنامه ریزی مفصل انتخاب کنید. برای رسیدن به هر هدف موعد مقرر تعیین کنید و برنامه ای با مراحل مشخص در نظر بگیرید.
نوع هدف مهم نیست بلکه مهم تعیین این اهداف و برنامه ریزی برای رسیدن به آنهاست
منابع حمایتی و موانع را در نظر بگیرید
برای این منظور منابعی که می تواند به شما کمک کند تا به اهداف تان برسید را مشخص کنید. این منابع را مورد اولویت بندی قرار دهید (حداقل سه منبع را مشخص کنید)
سپس بررسی کنید که موانع تحقق یافتن اهداف تان چیست؟ (حداقل سه مانع را مشخص کنید.)
در گام بعدی سعی کنید افرادی را مشخص کنید که به اهدافی که شما در نظر دارید رسیده اند. سپس ببیند این افراد چه خصوصیاتی داشته اند؟ و حتی در برخی از زمینه ها از آنها کمک بگیرید و مشورت کنید.
چند توصیه برای موفقیت در مدیریت برنامه زندگی
- هر روز به برنامه هفتگی تان توجه داشته باشید و آن را بررسی کنید. همواره اهداف بلندمدت را در نظر بگیرید و اهداف کوتاه مدت مرتبط با اهداف بلند مدت را به طور دقیق مشخص کنید.
- سعی کنید در یک زمان چند کار مختلف انجام ندهید. کارهایتان را یکی یکی انجام دهید.
- به ذهن تان استراحت دهید. مثلاً برای مدتی کوتاه (در هر یک ساعت، یک ربع به خود استراحت ذهنی دهید)
- هیچ کار نکنید. حالت هایتان را عوض کنید مثلاً بایستید، قدم بزنید، بدوید.
همچنین فعالیت جسمی برای سلامت و افزایس اعتماد به نفس تان بسیار موثر است.
- به نظم و ترتیب توجه خاص داشته باشید. میز کار یا میز مطالعه تان را همیشه مرتب نگهداری کنید.
- از «نه» گفتن نترسید. از انجام کارهایی که مانع رسیدن به اهداف تان می شود خودداری کنید و اگر کسی تقاضای انجام آن را از شما داشت، با آسودگی «نه» بگویید.
- برخی وظایف را واگذار کنید. واگذاری برخی مسئولیت ها به اطرافیان به شما کمک می کند که وقت بیشتری صرف اهداف مهم تان کنید.
- بر مسامحه کاری غلبه کنید. اگر کاری را یک ماه پشت سرهم انجام دهید عادت می شود لذا سعی کنید روز خود را با کارهایی که چندان برای تان خوشایند نیست شروع کنید.
منبع:تبیان
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
آیا ثروتمند شدن به بهره هوشی بالا نیاز دارد؟ با زندگی معامله کن تشخیص مردانی که پولدار می شوند! دلیل ناراضی بودن از زندگی! رابطه خوش بینی و موفقیت در زندگی زندگی پس از طلاق