به کارگیری روشهای نوین و تکنولوژیهای جدید، در پیشرفت دانش بشری جهت رفع مسائل و مشکلات تأثیر بسزایی داشته و دارد.
امروزه تحقیقات و مطالعات دامنهدار متخصصان و دانشمندان علوم روانشناختی و روانپزشکی همچون دیگر متخصصان قرن جاری در جهت استفاده از تکنولوژیهای نوین در ارزیابی توانمندیها و اختلالات کارکردی مغز متمرکز شده است.
بر همین اساس از دهه ۱۹۹۰ میلادی و با برجستهتر شدن علل بیولوژیک اختلالات، پژوهشهای بالینی متعددی به منظور استفاده از این فناوریها در تشخیص بهینه و به کارگیری ابزارهای نوین درمانی در کنار دارودرمانی مورد توجه قرار گرفت و در حال حاضر گرایش جهانی به استفاده از این تکنولوژیها در حال افزایش است.
از ویژگیهای قابل توجه این تکنولوژیها برای متخصصان و مردم، توانایی عینیت بخشیدن به تشخیصها و نتایج درمانهای روانشناسی و روانپزشکی اعم از دارو درمانی و رواندرمانی است که میتواند تا حد بسیار زیادی بر موانع ذهنی عامه مردم درباره دریافت خدمات روانشناسی و روانپزشکی غلبه کند.
اما اینکه این روشهای درمانی کدامند و چه کاربردهایی دارند، سوالاتی بودند که با دکتر رضا رستمی، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه تهران مطرح کردیم.
در حال حاضر در کشورهای دنیا و به طبع آنها در کشور ما از تکنولوژیهای نوین درمانی و تشخیصی در حوزه رواندرمانی استفاده میشود، اما این روشها چه کاربردهایی دارند و اصلیترین و موثرترین آنها کدامند؟
یکی از روشهای نوین بررسی کارکرد مغز که ضمن مقرون به صرفه بودن، عوارضی هم ندارد، روش الکتروانسفالوگرافیکمی (QEEG) است. البته استفاده از این روش بتازگی در کشور ما آغاز شده است.
اما برای اولین بار یک روانپزشک آلمانی به نام «دکتر هانس برگر» در سال ۱۹۲۴ میلادی، موفق به کشف روشی برای ارزیابی فعالیت الکتریکی مغز شد که EEG یا الکتروانسفالوگرافی نام گرفت.
بعد از آن و برای اولین بار در سال ۱۹۳۲، با استفاده از یک تکنیک ریاضی به نام تبدیل فوریه، محققان توانستند به تحلیل کمی امواج مغزی بپردازند؛ روشی که بعدها QEEG یا الکتروانسفالوگرافی کمی نام گرفت.
در این روش فعالیت امواج مختلف مغزی برحسب عدد و رقم و در فرکانسهای مختلف بیان میشود. از آنجا که عملکرد مغزی هر فرد به فعالیت امواج مغزی او بستگی دارد، QEEG با ارزیابی این فعالیتها به بررسی عملکرد مغز و نقاط ضعف و قوت آن میپردازد.
تکنیک درمانی بیوفیدبک با بهکارگیری مفاهیمی از علوم مختلف در دهه ۱۹۵۰ مورد استفاده قرار گرفت و بتدریج رواج یافت، تا این که در سال ۱۹۶۹ به این نام شناخته شد.
در بیوفیدبک کاربردی، هدف اصلی، بالا بردن آگاهی شخص نسبت به آنچه در بدن و حتی مغزش به وقوع میپیوندد و افزایش قدرت کنترل بر آن است. با ارائه این تکنیک، افراد فیدبکهای واضح و مستقیمی را از سیستم فیزیولوژیشان دریافت میکنند که به آنها در کنترل عملکرد این سیستم کمک میکند.
بیوفیدبک بر این نکته تأکید دارد که انسان قادر است به طور ارادی بر عملکرد سیستم خودکار تأثیر بگذارد.
آنچه بیوفیدبک را از روشهای آرامسازی و تمرکزی متمایز میسازد و از اجزای اصلی آن به حساب میآید، استفاده از ابزار و ماشینهای مختلفی است که به دریافت فیدبک و داشتن درک بهتر و نهایتا اعمال کنترل بیشتر بر فرآیندهایی نظیر انقباض عضلات، دمای پوست، ضربان قلب، فشار خون و... کمک میکنند
نوروفیدبک هم نوعی بیوفیدبک است که از فعالیت امواج مغزی بازخورد ارائه میکند. نوروفیدبک مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است، چرا که مغز مرکز اصلی توزیع هیجانات، علائم جسمی، افکار و رفتارهاست.
وقتی کارکرد مغزی یک فرد با QEEG ارزیابی میشود، روانشناسان به دنبال ارتباطهایی بین علائم روانی فرد و نقاط ضعف و قوت مشخص شده در QEEG هستند. نوروفیدبک فرد را در یادگیری فرآیندی که به ارتقا و افزایش توانمندیهای مغزی منجر میشود، یاری میدهد.
آیا این روشها جایگزین روشهای درمانی دیگری شدهاند؟
این روشها هر کدام دارای فواید مخصوص به خود هستند و قرار نیست روشی جایگزین روش دیگری شود.
البته در شرایط خاصی ممکن است یک روش موفقتر از دیگر روشها عمل کند، مثلا در مورد ADHD و اختلالات یادگیری نوروفیدبک از دیگر روشها موفقتر است. در میان روشهای تشخیصی هم مهمترین حسن QEEG عینی کردن تشخیصهای روانپزشکی است.
به طور کلی این روشها در درمان چه بیماریهایی به کار میرود و در نقطه مقابل برای چه مشکلاتی منع استفاده وجود دارد؟
در جهان از این روشها برای تشخیص دقیق و درمان اختلال بیشفعالی / کمبود توجه (AD/HD) ، افسردگی، اضطراب، تومورهای مغزی، صرع، اختلالات یادگیری، اوتیسم، سوءمصرف الکل یا مواد، سکته، آسیبهای مغزی، بیماریهای مغزی مثل مننژیت و آنسفالیت، اسکیزوفرنی، دمانس و آلزایمر استفاده میشود.
در ایران از این روشها بیشتر در درمان ADHD ، اختلالات یادگیری، اختلالات دوران کودکی و افزایش کارایی افراد سالم و هنرمندان و ورزشکاران استفاده میشود.
البته با توجه به تکنولوژیک بودن درمان و نقش فعال خود فرد در درمان، افرادی که دارای عقبماندگی ذهنی هستند، با درمان همکاری نمیکنند یا هنگام مواجهه با فناوری دچار اضطراب و استرس شدید میشوند که شرایطشان برای این روش، مناسب نیست.
علاوه بر این، از آنجا که در موفقیت این روشها بویژه در مورد کودکان، همکاری خانواده نیز لازم است، چنانچه محیط خانواده متشنج باشد، درمان اثربخشی لازم را نخواهد داشت.
در این شیوهها به مراجعان چه مراحل درمانی پیشنهاد میشود؟
در QEEG پس از قرار دادن کلاه الکترودها روی سر بیمار، وی به آرامی مینشیند و امواج مغزی در حالات گوناگون از سطح سر به وسیله دستگاه ثبت میشود.
از آنجا که عملکرد مغزی هر فرد بستگی به فعالیت امواج مغزی او دارد، روشهای نوین با ارزیابی این فعالیتها به بررسی عملکرد و نقاط ضعف و قوت مغز میپردازنددر نوروفیدبک، حسگرهایی که الکترود نامیده میشوند، روی پوست سر بیمار قرار میگیرند.
این حسگرها فعالیت الکتریکی مغز فرد را ثبت میکنند و در قالب امواج مغزی (در اغلب موارد، به شکل شبیهسازی شده در قالب یک بازی رایانهای یا فیلم ویدئویی) به او نشان میدهند.
در این حالت، پخش فیلم یا هدایت بازی رایانهای بدون استفاده از دست و تنها با امواج مغزی شخص انجام میشود. به این شکل، فرد با دیدن پیشرفت یا توقف بازی و گرفتن پاداش یا از دست دادن امتیاز یا تغییراتی که در صدا یا پخش فیلم به وجود میآید، به شرایط مطلوب یا نامطلوب امواج مغزی خود پی میبرد و سعی میکند با هدایت بازی یا فیلم، وضعیت تولید امواج مغزی خود را اصلاح کند.
به کلاههای الکترودی به عنوان یکی از ابزار درمانی در این روشها اشاره کردید. این کلاهها که مجموعهای از سیمهای رنگارنگ هستند، دقیقا چه میکنند و به طور کلی در این روشها از چه فناوری و تجهیزاتی استفاده میشود؟
در QEEG از کلاه مخصوصی استفاده میشود که حداقل ۱۹ کانال دارد و ثبت و تفسیر نتایج آن، با رایانه و نرمافزار تحلیلی مخصوص صورت میگیرد. نوروفیدبک به دستگاه نوروفیدبکی نیاز دارد که طبق استانداردهای ۹۰۰۰ ISO و جدیدتر ساخته شده باشد؛ همچنین رایانه و نرمافزارهای نوروفیدبک، چسب و ژل مخصوص. فضایی که مورد استفاده قرار میگیرد، باید استانداردهای لازم را داشته و از فضا و نور و دمای مناسب برخوردار باشد.
آیا این روشها مورد تایید مراکز علمی و پژوهشی معتبر دنیا قرار گرفته؟ و آیا در ایران تاییدیههای لازم را دریافت کرده است؟
نوروفیدبک و QEEG دارای تاییدیههای بینالمللی FDA و CE هستند و توسط انجمن روانشناسی و روانپزشکی امریکا مورد تایید قرار گرفتهاند. در ایران هم مراکزی میتوانند از این روشها استفاده کنند که مورد تایید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و سازمان نظام پزشکی باشند.
اما این روشها از چه زمانی در ایران مورد استفاده قرار گرفتهاند؟ آیا آماری از تعداد افراد تحت مداوا با این روشها و میزان اثرگذاری آنها بر گروههای مختلف جامعه وجود دارد؟
از سال ۱۳۸۴ مرکز جامع اعصاب و روان آتیه اقدام به راهاندازی بخش تکنولوژیک کرده است. از هنگام شروع تاکنون بیش از ۳۰۰۰ نفر مورد ارزیابی قرار گرفته و بیش از ۱۰۰۰ نفر درمان شدهاند. متوسط اثربخشی درمان ۷۰ درصد بوده است.
با توجه به جدید بودن این روشها آیا پژوهشگران ایرانی توانستهاند در این حوزه وارد شوند و راهکارهای جدیدی ارائه کنند و در این صورت آیا نتایج این تحقیقات در نشریات بینالمللی به چاپ رسیده است؟
از سال ۱۳۸۴ بررسی و مطالعه دقیق فناوریهای روز دنیا و تماس مداوم و مشورت با بیش از ۱۰ متخصص داخلی و۵۰ متخصص بینالمللی در این زمینهها انجام شده است.
از متخصصان صاحبنظر جهت حضور در ایران و اجرای دورههای آموزشی برای متخصصان مرکز دعوت شده است و مطالعات پایلوت و پژوهشی در مرکز جهت ارزیابی اثربخشی و دقت تجهیزات خریداری شده برای جمعیت ایران و مقایسه با گزارشهای منتشر شده در مقالات بینالمللی انجام شده است.
در حال حاضر در این مرکز تحقیقات متنوعی در حوزه فناوریهای نوین درمانی انجام میشود که نتایج آنها در مقالات داخلی و بینالمللی به چاپ رسیدهاند. درحالحاضر با همکاری دانشجویان مهندسی دانشگاه امیرکبیر در حال ایجاد و توسعه روشی جدید هستیم که با توجه به جدید بودن و بین رشتهای بودن آن، امیدواریم تا چند سال آینده برای استفاده آماده شود.
آینده درمان به کمک این روشها را چگونه ارزیابی میکنید؟
در سالهای اخیر، فناوری از آنجا که نوروفیدبک در بهبود علائم طیف گستردهای از اختلالات مثل اختلالات هیجانی، بیماریهای مزمن و دردهای مزمن جسمانی و کمک به افراد دارای مشکلات روانشناختی و تحت استرس و همچنین برای ارتقای عملکرد افراد عادی، هنرمندان و ورزشکاران مفید است و در ضمن نسبت به درمانهای سنتی در زمان کوتاهتر اثربخشی بیشتری دارد، پیشبینی میشود در آینده شاهد گسترش روزافزون استفاده از آن باشیم.
آیا این روشها میتوانند به عنوان جایگزین واقعی روشهای درمانی مرسوم در اختلالات روانی قرار گیرند؟
دنیا در حال حاضر به سمت تکنولوژیک شدن هر چه بیشتر در حرکت است و حوزه درمان هم از این اصل مستثنا نخواهد بود.
درمانهای سنتی مسلما به سمتی حرکت خواهند که در خود از روشهای جدید تکنولوژیک هم استفاده کنند. مثلا دارودرمانی در آینده از این روشها برای تعیین نوع و دوز دارو استفاده خواهد کرد و روان درمانیهای سنتی هم به همین ترتیب، استفاده از فناوری را در متدولوژی خود ادغام خواهند کرد.
امروزه انسانها به دلیل مشغله زیاد روحی و روانی نیاز به آرامش و شادی دارند که راههای شاد زیستن می تواند در این راه به این افراد کمک کند .
این راهها عبارتند از :
نقطه ضعف خود را بشناسید و از همین حالا دست به عمل بزنید .
قبل از اینکه بخواهید ذهنتان را آرام کنید ، عصبانیت ، نگرانی ، احساس گناه را دور بریزید و بعد بخوابید .
همیشه مثل اردک عمل کنید ، در ظاهر آرام و ساکن باشید اما زیر آب نهایت سعی خود را بکنید و پا بزنید .
بهتر است متوجه آینده باشید چون وقت زیادی را در آن می گذرانید .
ضعف های خود را بشناسید روی نقاط قوت خود متمرکز کنید ، نقاط تهدید کننده خود را بشناسید .
اگر همه راهها به شکست منتهی شدند سطح معیارها و توقعات خود را پایین ببرید .
مراقب افکار خود باشید ، آنها حرفهای شما را تشکیل می دهند .
مراقب حرفهای خود باشید آنها اعمالتان را تشکیل می دهند .
مراقب اعمال خود باشید ، اعمال عادت می شوند .
مراقب شخصیت خود باشید که در سرنوشتتان موثر خواهد بود .
یک الگوی خوب بهترین نصیحت است الگوی خوب معادل 10000 کلمه ارزش دارد .
وقتی بحث کردن هیچ فایده ای ندارد بهترین کار این است که راضی شوید .
یک متشکرم که بلافاصله گفته شود همیشه موثرتر از یک نامه دو صفحه ای تشکر است که یک هفته بعد فرستاده شود .
یک مداد کوتاه بهتر از یک خاطره بلند است .
در همین زمینه پروفسور رابرت پوتنام محقق و استاد دانشگاه هاروارد می گوید : یکی از موارد شاد بودن انسان داشتن روابط قوی اجتماعی و خانوادگی است .
هر چه فرد از روابط بیشتر اجتماعی برخوردار باشد از سلامت قوی روحی و روانی برخوردار شده و بر شادی وی افزوده خواهد شد .
به گفته این محقق انسان ذاتا موجودی اجتماعی خلق شده که احساس درونی کمک به دیگران در او وجود دارد ، بنابراین با داشتن چنین روابطی احساس سبکی و شاد بودن به فرد دست می دهد .
همچنین وی افزود : بنابر تحقیق های به عمل آمده یکی دیگر از موارد داشتن جامعه شاد اعتماد به یکدیگر در جامعه است .
در انتهای این گزارش نتیجه گیری شده است که در آینده جهت رسیدن به یک جامعه واحد و سالم نیاز است تا افراد علاوه بر داشتن روابط دوستانه ، دارای انگیزه و هدف مشترک باشند تا رسیدن به آن در کنار یکدیگر فعالیت کنند .
بدین صورت این گروهها در یکدیگر حل شده و در نتیجه عقاید و فرهنگ های طرف مقابل مورد احترام قرار می گیرد ، اعتماد بین این گروهها بالا رفته و از جامعه ای واحد و سالم برخوردار خواهیم شد .
منبع : jahannews.com
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
8 توصیه برای آن هایی که از پیر شدن می ترسند افسردگی چیست؟ توصیه هایی جهت تقویت نیمکره های مغز کلمات مثبت در زندگی آیا دوست دارید شخصیت افراد را بشناسید؟ 9 نشانه عجیب استرس را به خاطر بسپارید
کارشناسان تغذیه ای آمریکا به این نتیجه دست یافتند افرادی که دچار استرس و فشارهای روحی روانی می شوند بهتر می توانند غذا بخورند.
دکتر «جفری زیگمان» یکی از اعضای گروه تحقیقاتی دانشگاه تگزاس آمریکا در این باره یادآور شد: پیش از این اعلام شده بود که استرس و فشارهای روحی فرد را به بیشتر خوردن به ویژه تمایل به مصرف غذاهای پرچرب و پرکالری معطوف می کند، اما امروزه و با توجه به بحث هایی که صورت گرفته است این موضوع مشخص شد عوامل استرس زا که باعث ترشح هورمونی به نام «گرلین» می شود فرد را به صرف غذا بصورت بهتر متمایل می کند.
این کارشناس در ادامه به روزنامه دیلی میل خاطرنشان کرد: استرس بالا و فشارهای روانی معمولا مقصر اصلی پدیده چاقی مزمن در افراد هستند به طوری که بیش از نیمی از بزرگسالان انگلیسی و به عبارتی یک پنجم از آنان با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند. با این حال می توان نتیجه گرفت که راحت غذاخوردن و بهتر غذا صرف کردن که استرس باعث بروز آن است، می تواند در افزایش وزن افراد موثر باشد.
منبع:.isna.ir
تحقیقاتی در این زمینه که آیا واقعا ظاهر و نشانههای ظاهری هر شخص میتواند بیانگر سر درون او باشد یا نه انجام گرفته که نتایجی بشرح ذیل داشته است.
بر این اساس، مشخص گردیده که هر آنچه خانمها در ظاهرشان و بخصوص در صورتشان عیان است، از درون آنها و روان آنها حکایت دارد. مثلا اگر خانمی در ظاهر متدین است، پس واقعا متدین است و یا اینکه اگرخانمی در ظاهر خوشبخت است و دم از خوش شانسی میزند، واقعا و بی تردید خوش بخت است. اما در مورد مردان؛ آقایان مانند کتابهایی ناگشوده میمانند که باید مدت زمانی طول بکشد تا تمام کتاب خوانده شده و پی به منظور نویسنده برد و نمیتوان با یک نظر فهمید که مرد مورد نظر چگونه مردیست.
این در حالیست که بعضی مردم بر این باورند که جامعه، افراد را به سمت گرایشها و رفتارهایشان سوق میدهد. مثلا مدل موی خانمها و یا مدل لباس پوشیدن بعضی افراد. مثلا خانمی با موهایی ژولیده و یا مردی با شلواری پاره راه میرود که اینها شاید مد جامعه باشند.
در راستای این تحقیقات از ۱۰۰۰ خانم درخواست شد تا تصویری از خودشان بهمراه فرمی که باید مشخصاتی از قبیل رفتارهای شخصیتی، باورها و اعتقادات و ... را در آن مینوشتند برای محققان ارسال شود. سپس گروه تحقیق تصاویر افرادی را که مشخصاتشان تقریبا شبیه هم بود جدا کرده و در وب سایتی قرار دادند، آنگاه قریب به ۶۵۰۰ نفر برای اینکه حدس بزنند که هر چهره بیانگر چه مشخصات درونی است به سایت وارد شدند.
جالب اینجا بود که ۷۰% از افراد، خانمهای خوشبخت و خوش شانس را از روی تصویر درست حدس زده بودند. همچنین ۷۳% خانمهای متدین و معتقد به دین و ۴۵% خانمهای قابل اعتماد و امین را درست تشخیص داده بودند. این در حالی است که آنها نتوانسته بودند خانمهای شوخ طبع و بامزه را از روی تصویر درست حدس بزنند.
با این حال چهره آقایان نمیتواند بیانگر آنچه را که آنها در درون خود میگذرانند باشد. مثلا در تحقیقی دیگر مشخص شد که افراد، بجز چهره مردان خوش شانس و خوشبخت که فقط ۲۲% صحیح حدس زده بودند، نتوانسته بودند چیز دیگری را تشخیص دهند.
ریچارد وایزمن استاد دانشگاه هرتفوردشر به اتفاق راب جنکینز از دانشگاه گلاسکو، افرادی که این تحقیقات را انجام دادهاند، میگویند دلایل بسیاری برای مطالب فوق میتواند وجود داشته باشد از جمله :
شاید چهره خانمها واقعا دربر دارنده اطلاعاتی از شخصیت آنان باشد. شاید هم افرادی که وارد سایت شده و گمانه زنی نمودهاند نابجا حدس زده و یا اینکه از روی اذیت اشتباها انجام دادهاند. همچنین شاید خانمهایی که تصویر و مشخصاتشان را ارسال نمودهاند خیلی با تفکر واندیشه در مورد تصویرشان، اینکار را انجام دادهاند.
اما از تحقیقات قبلی سایر محققان اینطور بر میآید که افرادی که دارای چهرههایی جذاب و پر انرژی هستند، غالبا افرادی موفق، خوشبخت، سالم، باهوش و کارآمد میباشند. همچنین افرادی با صورتهای بزرگ تر، معمولا دارای شخصیت مردانه و زمختتری هستند تا سایر افراد.
تحقیقی دیگر نیز در این زمینه نشان داده است که پسرانی که چهرههای کودکانهای دارند، معمولا پرخاشخوتر بوده و به مراتب بالای تحصیلی نیز نائل خواهند شد.
منبع: pourali.net
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
8 توصیه برای آن هایی که از پیر شدن می ترسند کلمات مثبت در زندگی آیا دوست دارید شخصیت افراد را بشناسید؟ آرامش در خانههای پر نور 20 درصد مردم، مشکل روانی دارند روانشناسی جالبی درباره ی خواب دیدن
چند روز پیش جملهای از یک بزرگ که پشت شیشه یک اتوبوس نوشته شده بود نظرم را جلب کرد: «خداوندا آرامشی به من عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم و شجاعتی که تغییر دهم آنچه را که میتوانم و دانایی که این دو را از هم تشخیص دهم.»
اما واقعا چه چیزهایی را در زندگی باید بپذیریم و چه مسایلی را باید تغییر دهیم تا بتوانیم عمری طولانی داشته و از زندگی لذت ببریم؟چه مسایلی را میتوان تغییر داد؟
از جمله بیماریهای شایع به ویژه در دوران سالمندی، ناراحتیهای قلبی عروقی، سکته قلبی، مغزی، پوکیاستخوان، شکستگی، زوال عقل، افسردگی و برخی سرطانهاست. مهمترین عوامل فردی دخیل در سلامت و طول عمر، وراثت است.ما از ژنهای خود نمیتوانیم فرار کنیم اما با تغییر دادن روش زندگی میتوانیم احتمال بروز برخی از آنها را کاهش دهیم. تحقیقاتی که روی مردم ساکن در جزیره اوکیناوا صورت گرفته نشان میدهد، احتمال رسیدن سالمندان این منطقه به 100 سالگی بالا و احتمال بروز ناراحتیهایی نظیر بیماریهایی قلبی عروقی، انواع سرطانها و ناراحتیهای روحی روانی بسیار پایین است و دلیل آن هم رژیم غذایی متعادل و کمچرب، ورزش، کاهش استرس به کمک مدیتیشن و دعاست که میتواند روند پیری را به تعویق بیندازد. انسانها موجوداتی «بیو-روانی- اجتماعی»اند. نیازهای ما تنها در مسایل فیزیکی، بیوشیمیایی و تغذیهای خلاصه نشده است.
ما جنبه اجتماعی و معنوی هم داریم. اگر نیازهای اجتماعی معنوی یا روحیمان را نادیده بگیریم به سلامت جسمی ما هم آسیب میرسد.ما با تغییر دادن نوع تفکر و مسایلی که به آنها فکر میکنیم میتوانیم تغییرات عظیمی در بیوشیمی مغزمان ایجاد کنیم و میزان سروتونین را افزایش داده و افسردگی را کاهش دهیم.
به کمک فعالیتهای فیزیکی میتوانیم از بروز ناراحتیهای قلبی عروقی جلوگیری کنیم و با توجه به میزان کلسترول خون جلوی سکتههای مغزی را بگیریم. هر چه از مغز بیشتر استفاده کنیم از این ارگان حیاتی بهتر محافظت کردهایم. کسانی که از مغرشان کار بیشتری میکشند، کمتر به زوال عقل مبتلا میشوند و در نهایت تحقیقات بیشماری نشان داده، دعا میتواند سلامت را به بیماران بازگرداند.
6 ابزار مهم برای رسیدن به خوشبختی
1) ورزش 30 دقیقه ورزش 3 یا 4 مرتبه در هفته میتواند در سلامت جسمی بسیار نقش مهمی ایفا کند. تحقیقات اخیر نشان داده است احتمال ابتلا به ناراحتیهای قلبی در زنانی که کمتر از یک ساعت در هفته پیادهروی میکنند، پایینتر از احتمال بروز آن در زنانی است که اصلا ورزش نمیکنند. انجام فعالیتهای بدنی میتواند از بروز پوکی استخوان جلوگیری کرده و حتی به بهبود آن کمک کند و در عین حال که از شکستگی استخوانها در سالمندی پیشگیری میکند، احساس سلامت را به فرد بازمیگرداند.
2) تغذیه و وزنتنها راه سالم ماندن انسان دانه بر چیدن است نه پرخوری کردن. مصرف وعدههای غذایی کم به همراه میوه و سبزی زیاد میتواند به سالم بودنمان کمک کند. اسیدهای چرب امگا 3 که در ماهی و روغن آن وجود دارد و فلاونوییدها که در میوه و سبزی موجود است، میتواند از بروز ناراحتیهای قلبی و انواع سرطانها بکاهد. نیازهای متابولیک انسان با افزایش سن کاهش مییابد، پس ضروری است که در دوران سالمندی میزان کالری دریافتی را کاهش دهیم. با مصرف بیشتر سوپ و کمتر دسر میتوانیم وزن خود را کاهش دهیم و با کمک عادات خوب غذایی از چاق شدن پیشگیری کنیم.
3) روابط اجتماعیبهترین راه برای سالم بودن تلاش برای داشتن یک رابطه صمیمی است. پس برای برقراری یک رابطه با فردی که به او علاقه دارید، تلاش کنید.فردی که به او اعتماد دارید و میتوانید غم و شادی خود را با او شریک شوید.مطالب زیبا و جالب بخوانید و بشنوید. برای هم داستانهای خندهدار تعریف کنید و حداقل یک بار در روز با هم بخندید.
4) دعا و مدیتیشنبه محیطی آرام و دوستداشتنی بروید. نفس عمیق بکشید و به هیچچیز فکر نکنید.از خودتان راضی باشید.اگر هنوز موفق نشدهاید بفهمید چرا متولد شدهاید و روی زمین چه میکنید، با افراد دانا صحبت کنید یا قرآن بخوانید. به گروهی از افراد بپیوندید که در رابطه با اعتقاداتشان صحبت میکنند. به این ترتیب به اهمیت دعا ونیایش پی خواهید برد.
5) رهایی از استرسگرچه داشتن مقداری استرس در زندگی ضروری است اما استرس زیاد و دایمی میتواند نابود کننده باشد.همیشه باید حد تعادل را نگه داشت.زندگی مثل یک کیک بزرگ است که حتی اگر چهرهای جدید داشته باشد یا مزهای تازه به هر حال شیرین است و میتوانید از آن لذت ببرید.
6) ترک سیگاراگر دارید سعی میکنید تمامی این موارد را رعایت کنید تا در کمال سلامت عمری طولانی داشته باشید، سیگار را هم کنار بگذارید. 24ساعت پس از ترک سیگار، احتمال بروز ناراحتیهای قلبی عروقی کاهش شدید پیدا میکند و بار دیگر که به پزشک مراجعه کنید، متوجه میشوید فشارخون، میزان کلسترول و تریگلیسیرید در وضعیت طبیعی است. اگر الکل مصرف میکنید آن را کنار بگذارید تا انواع سرطانها از شما فاصله بگیرند.وقتی استرس، سیگار و الکل را از خود دور کرده و به ورزش، تغذیه درست ونیایش و روابط اجتماعی روی آورید، مملو از انرژی شده و از زندگی و ساعات عمرتان لذت خواهید برد.
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
8 توصیه برای آن هایی که از پیر شدن می ترسند کلمات مثبت در زندگی آیا دوست دارید شخصیت افراد را بشناسید؟ آرامش در خانههای پر نور 20 درصد مردم، مشکل روانی دارند اضطراب امتحان